اینطور مواقع نباید حرف اطرافیان و اتفاقاتی که قراره بعدا بیوفته رو در نظر بگیریم. شما فکر کنید پدرش گفته بدون بچه بیا، اون طرف هم گفته بچه رو نمیخوام، داداشش گفته من به خاطر فلان حرف ازش ناراحتم، یعنی باید فاتحه خوند تو چنین افکاری وقتی یکی از اعضای خانواده به مشکل خورده و اینطوری بخوای پشتش رو خالی کنی، اونم وقتی که طرف یه زنه باز مرد میبود یه چیزی
انشاالله بزودی مشکل خواهر شوهرت حل میشه.تو فقط سعی کن پدر شوهرت رو راضی کنی تا دختر و نوه اش رو حمایت کنه نیار خونه خودت.من با خواهر شوهر زندگی کردم میدونم چقدر سخته
اقا شوهر من دلسوز خواهراش بود همه کار میکرد خواهراش سر عقده بازیاشون سر پول با برادر در افتادن گفتن تو عوضی اشغالی فلانی و... همه جا ابرو شوهرم رو بردن بخاطر اینا قبول نمییکنه منم بهش گفتم ببخشش ولی دلی ک شکسته درس نمیشه مگر اینکه خواهرش از دلش در بیاره
خواهرشوهرت غیر از شوهر شما برادر یا خواهر دیگه ای نداره ک بره فعلا پیش اونا تا کارای طلاقشا بکنه
دلم براش سوخت چقدر یه زن بی پناه باشه بقیه هم میگن ولش کن کم مونده بگن یه چوب بردار بزن تو سرش بمیره
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
39 ثانیه پیش
40 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
