خانوما من یدونه جاری دارم که کوچکتره و حدود هشت ماهه ازدواج کرده و سر خونه زندگی خودشه.
منم الان حدودا دوماهه عقد کردم.
آقا این به همه چیز من حسودی می کنه.
به انگشتر نامزدی که یکم مبلغش زیاد شد با اینکه خیلی ساده برداشتم و مال اون تمام نگینه.
به اینکه خریدهام رو چرا باید تو قزوین انجام بدیم درحالیکه خودمون یکی از شهرهای استانیم.
به این که چرا مادر همسرم هفت سین عیدی من رو یکم بزرگتر برداشته.
اینکه چرا زیر لفظی عقد به من دادند درحالیکه به اون هم زیر لفظی دادند.
چرا عاقد برای صیغه محرمیت برای من سه بارگفت آیا وکیلم و اون دفعه اول بله رو گفته
یعنی اعصاب منو خورد کرده
همه هم میدونن حسوده ولی چیزی نمیگن بهش
من سعی می کنم کار خودمو کنم و محل ندم ولی زیر زیرکی کرم میریزه
مثلاً تو جشن عیدی آوردن برای من یه مدلی رفتار کرده که خاله ام که مهمونمون بوده هم فهمیده تازه عیدی هم نیاورده😐
خیلی آدم چندش و حسودیه میبینمش کهیر میزنم