عذاب واقعی رو دارم می کشم مادرم خیلی نفهمه خیلی بده بخدا خسته شدم از دسش پدرم فوق العاده آدم بی سوادیه بچه ها قطعا کسانی که مثل من هستن درک میکنن ما هر لحظه داریم از دستشون عذاب می کشیم و خیلی به من ضرر وارد کردن هر چی بگم کمه فقط میخوام دور باشم ازشون تنها راهم ازدواجه دوس دارم از شهرمون برم کلا با یکی از یه شهر دیگه ازدواج کنم تنها راه حلش همینه سالی یه بار هم بیام
بدترین راه ازدواج هستش . فکرکردی گیریه آدم با فرهنگ و باکمالات میافتی که تمام شرایط خانوادت و خودت رو درنظر میگیره نخییییرم . از چاله میافتی تو چاااااااه جهنم .
حداقل تو خانواده یه راه دررو داری بعداز ازدواج اگه زندگیت جهنم بشه راه دررو نداری
همه دنیام ،همه سرمایه زندگیم بچه هامن . باهاشون بزرگ شدم مادرشدم .اصلن زندگی من از وقتیکه طعم مادری رو چشیدم شروع شد و اونوقت بود که انگار خدا منو دید و بهم همه چی داد . دستهای کوچولویی که هرروز لمست میکنه بغلت میکنه و بوست میکنه .تمام تلاشمو میکنم تا آینده درخشانی براتون بسازم فسقلی های من . از خدا میخوام این حس ناب و به همه چشم انتظارهای نینی سایت ببخشه و خدا دل همه رو شاد کنه آمین یا رب العالمین
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.