رفته بودیم پارک یه پسره اومد قد بلند هیکلی چهارشونه اصلا نگم برات یه بیسیمم تو دستش بود داشت گزارش میداد بعد دخترا با سر وضع ناجوری اومده بودن بیرون با حرص داشت نگاشون میکرد
یه استایل جذابیی هم داشت خلاصه از کنار ما رد شد یکم دور تر از ما ایستاد
من یهو خیلی آروم به مامانم گفتم مامان چقدر خوشگلههه یارووو ببینش خاک بر سر احمقم کننن کاش نمیگفتم یارو شنید یه لبخندی زد آب شدم از خجالت خلاصه به مامانم گفتم فقط بلند شو رفتیم یکم بالاتر نشستیم دیدم داره پشت سرمون میاد ترسیدم گفتم الان گشت گزارش بده بیاد ببرم😂 خلاصه اومد و یهو غیب شد رفتیم نشستیم دیدم یه ماشینی رو به رو پارک کرده سه ساعت اقاهه بیرون نمیاد من بیخیالش شدم گفتم به من چه یهو دیدم نه جدی نمیره نگاه کردم تا خود یارو هست هی چشش به ما بود😐😐 این پلیسا هم جذابن هم عجیب غریب آدم میترسه