شهید

عزیزم آدما متفاوتن

یکی میاد تاپیک میزنه تا مردمو از دین فراری بده

یکی بی تفاوته

یکی از دینگراست و میخاد به خدا برسه

آخریه هم یه متعب بیجاست که دین تو دستش ابزار قدرتنماییه

پس همونقدی که سایر نظریه پردازا حق دارن الکی داد بزنن, شمام حق داری در نهایت آرامش حرفتو بزنی تا بخونیم و بهره ببریم

همونطور که از امام و معصومین حاجت نمیخوایم بلکه اونا هم به خاطر جایگاهشون پیش خدا برای ما واسطه هستن 

بله درسته.

منطورم اینه که به شهدا هم میشه برای حوایج توسل کرد

بله دقیقا،همونطور که من به اعتقادات بقیه احترام میذارم توقع دارم بقیه ام همینطور باشن در مقابل من ،شاید یه کلمه از حرف من یا هرکدوم از شما دوستان یه نقطه روشنی تو آیندمون بشه 

خدای من... خوشا بحالت... چه دایی خوبی داری

اونا بی شک زندن و ناظر بر ما, کاش بیشتر باهاش حرف بزنی و بشی خواهرزاده دردونه ش

یه وقتی رفتی پیششون, یادت بود بگو برا منم پیش خدا دعا کنه و واسطه بشن, این نی نیم بمونه و به سلامتی بدنیا بیاد و یه بچه صالح و سالم بشه و راه اونا رو بره, این آرزوی من و همسرمه😞🙏🙏🙏😞

حتما عزیزم..خدا نی نی تو براتون حفظ کنه

چند وقت پیش ماجرای عجیب شهید محمدرضا شفیعی رو میخوندم

بسیار تکان دهنده بود, خیلی گریه کردم. من مثل خیلی از دوستان محجبه یا چادری نیستم. ولی تمام اتفاقات خوب زندگیمو خدا از ائمه و علما و عرفا بهم داده و بخاطر همین خیلی معتقد شده م

اون روز ماجرای زندگی این شهیدو فایل کردم و بذا همسرم فرستادم, قرار گذاشتیم هر چند وقت یبار یه شهیدو پیدا کنیم و ماجراشو به اشتراک براریم. 

من خجالت کشیدم بهش بگم میخام از شهید شفیعی تقلید کنم. خو اون کجا و من کجا

از شهید پیروی کردم. و حاجتی داشتم که گرفتمش. بعدش به همسرم گفتم کلی بغض کرد

http://tabnak.ir/fa/news/521647/پیکر-شهید-بعد-از-16-سال-در-حالی-کشف-شد-که-سالم-بود

دقیقا من با اینکه پدر بزرگم شهیده خودم اعتقاداتم قوی نبود نمیگم بی حجاب اما معمولی بودم زمانی که همسرم گفت باید بره سوریه از قبل کاراشو کرده و چون میدونسته من مسخره میکنم چیزی بهم نگفته ،زمین و زمانو بهم زدم پیش فرمانده ها و خانوادشو بزرگترش با جیغ و داد و قسم و التماس راضیش کردم نره،چند ماه پیش که فامیلمون شهید شد تازه سه ماه بود ازدواج کرده بود از لحظه ای که خبرشو شنیدم میخوام از خجالت بمیرم ،من چند ماهه یه آدم دیگه شدم اعتقادات و حجابم کامل عوض شده هیچ کسیم حق نداره در مورد پوششم نظر بده ،همون شهید رو قسم دادم منو از این عذاب وجدان راحت کنه و کمکم کنه ،چون همسرم گفته بود هیچوقت حلالت که نمیکنم هیچ شکایتتم به حضرت زینب کردم ،به چهلمش نرسید همه چی جور شد برای همسرم و خودم خیلی نتایج مثبتی ازش گرفتم،خدارو شکر 

عزیزم... اینطور که از ثمراتش بر میاد, خدا بهتون توجه خاصی داشته

خوشا بحالت...  خدا چون خودش گفته یهدی من یشاء و یضل من یشاء

اینکه چه کسی لایق هدایت و محبتشه به ذات بنده ش بر میگرده, قطعا ذاتت سلیم بوده

خدایا آنی از تو جه و کرمت محروممون نکن که معدوم خواهیم شد🙏🙏🙏

خدا کنه بتونیم همین طور بمونیم و قلبمون سیاه نشه 

،معبـودا
شوق نظر بہ وجهت رادارم
می‌خواهم بندها را پارہ ڪنم
قفسها را بشڪنم
اززندان دنیا آزاد شوم
خلاصم ڪن رهایم ڪن
ڪمڪ کن تاپربگیرم . . .

#دلنوشته_شهید_ابراهیم_اصغری
ڪربلای۵

چه به موقع....

آمین یا رب العالمین🙏🙏🙏