نرو منم دوتا جاریم وقتی پیش هم بودیم کلا رفتارهای عجیبی داشتن،مثلا میرفتن خرید میگفتن منو فلانی رفتیم خرید فلان چیزو قیمت کردیم خریدیم ،اینقدر حرصم میکرفت میرفتن پارک پیام میدادن منو فلانی امروز رفتیم پارک،منم پسرم کوچیک بود هیچ دوست و اسنایی نداشتیم ،بادخودم میگفتم خوب برید هر قبرستونی میرید چرا هی ب من میکید وقتی منو با خودتون نمی برید ،بعدش یع موضوعاتی پیش اومد ده سال بیشتره باهاشون قطغ رابطم ،بعدم خودشون دوتا باهم دعوا کردن قهرن خیلی سالع
وطنم پاره ی تنم ،خدایا حافظ رهبر عزیزم (سید علی)باش🇮🇷🇮🇷🇮🇷خدایا حافظ دلاور مردان (سربازان)سرزمینم باش🇮🇷🇮🇷🇮🇷.گیجید هنوز فصل تردید گذشت ان قصه که گفتید و شنیدید گذشت، داعش به چراغ سبزتان هار شده از این همه خون چگونه خواهید گذشت!!؟؟ دیگه نمیخوام از مادر شوهر،خواهرشوهر ،جاری،زن داداش،از هیچکس غیبت کنم،حتی خانواده خودم،میترسم غیبت های اینجا هم تو نامه اعمالم إعمال بشه بدبخت بشم والا بخدا ،هر جا دیدید غیبت کردم بهم بگو خاک برسر باز که غیبت کردی،شاید آدم شدم 😔