2777
2789
عنوان

حنابندون پسر خواهر شوهر وبی محلی خانواده شوهرم

| مشاهده متن کامل بحث + 850 بازدید | 44 پست
رفتم غریبانه یجا نشستم با یکی از اونایی یکی میشناختمشون با اینک خواهر شوهرم اومد خونه من با من اماد ...

آخرین روز دنیا که نیست تو هم دفعه بعدی آدم حساب نکن. خواست بیاد هم بپیچون. هرجا هم میری از قبل آماده باش با بقیه گرم بگیری و دقیقا بشین کنار بقیه یه جور رفتار کن انگار داری اونا رو مسخره میکنی. دوان دوان میان سمتت منتم میکشن بعضیا احترام و بی احترامی روشون تاثیر عکس داره

فکر میکردم میتونم همه آدمها رو نجات بدم..‌. تا اینکه متوجه شدم اونا دارن خودمم توی باتلاق غرق میکنن.

یه چیزی بهت بگم؟ همین الان برای خودت و عزیزات انجام بده.

من توی همین نی نی سایت با دکتر گلشنی آشنا شدم یه کار خیلی خفن و کاملاً رایگانی دارن که حتماً بهت توصیه می کنم خودت و نزدیکانت برید آنلاین نوبت بگیرید و بدون هزینه انجامش بدید.

تنها جایی که با یه ویزیت آنلاین اختصاصی با متخصص تمام مشکلات بدنت از کمردرد تا قوزپشتی و کف پای صاف و... دقیق بررسی می شه و بهت راهکار می دن کل این مراحل هم بدون هزینه و رایگان.

لینک دریافت نوبت ویزیت آنلاین رایگان

با مادر شوهرم خواستم برقصم روشو انور کرد بعد من بازم کم نیاوردم رقصیدم خندیدم اصلا محلشون ندادم اومدم تو ماشین داشتم دق میکردم به شوهرم گفتم دم معرفت خواهرات گرم بعد نشسته بودن دیدم خواهر شوهرم اومد تو ماشین باز انگار هیچی نشده شروع کرد حرف زدن خندیدن چیزی نگفتم بهشون شوهرم یهو گفت حالا با زن منم رقصیدین یهو گفت من فاطمه رو ندیدم بهش گفتم خیلی منو تحویل گرفتی خندید گفت عه نه اشتباه میکنی 

من یه زنم که خیانت دیده داره با خیلی مشکلات دیگه دست پنجه نرم میکنم ... بیست یک سالمه این امضا میزنم به امید روزی که بیام از روزایی بگم که زندگیم دور از هر ادم کثیفی باشه امضام دیدی برام دعا کنید برای منو پسرم سر بلند باشیم 
خیلی بد بود هر وقت یادم میاد تمام وجود خورد میشه دوباره ساخته میشم ای کاش میگفتم‌مادر پدرم نیان

اشکالی نداره، بعضیا احترام نمیفهمن، ولی شما هم محبتت رو نسبت بهشون کم رنگ تر میکردی تا بفهمن ناراحت شدین

ساکت باش اگر کل داستان رو نمیدونی💚
خیلی بد بود هر وقت یادم میاد تمام وجود خورد میشه دوباره ساخته میشم ای کاش میگفتم‌مادر پدرم نیان

منم با خوندن پیام هاتون خیلی ناراحت شدم ولی غصه نخور شعور اونا در همین حد بوده فقــط یادت نره این رفتارشونو هیچ موقع روی خوش نشون ندی بهشون 

🧿🧿🧿🧿🧿🧿
با مادر شوهرم خواستم برقصم روشو انور کرد بعد من بازم کم نیاوردم رقصیدم خندیدم اصلا محلشون ندادم اومد ...

خواهر شوهرای من برعکسن،توی جمع و جلوی بقیه تحویل میگیرن که بگن ما خوبیم، توی خونه مادر شوهرم تبدیل میشن به افعی

ساکت باش اگر کل داستان رو نمیدونی💚

این تاپیک چقدر ناراحتم کرد خدایا.😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭... چرا امروز همه تاپیکا باعث ناراحتیه منن...  خدایا توبه خدایا توبه.... خدایا به دادم برس دعامو مستجاب کن خدایا بزرگیتو شکرررررر ... من گول کسای دیگه رو خوردم منه احمق منه ساده... بچه ها دعا کنین واسه آرامشم..

خلاصه اومدم خونه احساس بغض میکردم گفتم من چه هیزم تری فروختم بهشون اینطوری ادم خورد میکنن هیچی ندارا اینم بگم تعریف از خود نباشه من زیباییم زبان زده تو مردم همه حسرت چهره زیبایی منو میخورن صدبار فامیلای خودشون گفتم کاش خواهر میداشتی میومدیم خواستگار با اینک جاریم شبیع گلدونه چاق بیریخت من بدنم رو فرمه نه حیا دارع نه قیافه نه اخلاق همیشه اینارو میشوره میزارع کنار ولی همشون از ک و ن این میخوان بخورن ولی من انگار دشمن خونیشونم سلامم بزور ادم میدن

من یه زنم که خیانت دیده داره با خیلی مشکلات دیگه دست پنجه نرم میکنم ... بیست یک سالمه این امضا میزنم به امید روزی که بیام از روزایی بگم که زندگیم دور از هر ادم کثیفی باشه امضام دیدی برام دعا کنید برای منو پسرم سر بلند باشیم 
منم با خوندن پیام هاتون خیلی ناراحت شدم ولی غصه نخور شعور اونا در همین حد بوده فقــط یادت نره این رف ...

به هیچ عنوان سر کل کل مادرشوهر بازی تیکه راه انداختن مادرشوهرم باز کرد تو نمیدونی این مادرشوهر من چقدر بچه هست انتظار داره هم مادرشوهرش و عروسش بهش زنگ بزنن خیلی پروعه 

امروز پدر شوهرم اومد خونمون من تو اشپز خونه بودم گفت چیکار میکنی خوبی من تا دیدمش یه عالمه گریع کردم گفتم من چیکارتون کردم انقدر خارم میکنید دیروز دخترات منو ادم حساب نکردن گفتم همشون دور هم جمع شدن من انگار غریبه هفت پشت بیگانه یه نفرشون نیومد باهام برقصه جلو مردم سکه یه پولم کردن هیچی نتونست بگه بغلم کرد که اونا نمیفهن ولشون کن من خیلی گریع کردم گفتم اون عروست چی داره من ندارم جز ابرو ریزی کارع دیگه کرده براتون مگه خیلی ناراحت شد گفت بخدا من شرمندتم فکر میکنه درد من پوله میگع بیا فردا برین خریدای عیدتو من میکنم گفتم نمیخوام مگه من پول خواستم ازتون من احترام میخوام که کسی برای من احترام نمیزاره 

خیلی باهام حرف زد یکم اروم شدم بعد میخواد بره به من پونصد تومن پول داده فکر میکنه درد من پوله  خیلی خستم همشون تو زندگی من دخالت دارن یا قهرن بخاطر چیزای بیخود

من یه زنم که خیانت دیده داره با خیلی مشکلات دیگه دست پنجه نرم میکنم ... بیست یک سالمه این امضا میزنم به امید روزی که بیام از روزایی بگم که زندگیم دور از هر ادم کثیفی باشه امضام دیدی برام دعا کنید برای منو پسرم سر بلند باشیم 
خلاصه اومدم خونه احساس بغض میکردم گفتم من چه هیزم تری فروختم بهشون اینطوری ادم خورد میکنن هیچی ندارا ...

بیبن منم همینم  منم از خودم تعریف نمیکنم ولی بد قیافه نیستم خودم راضیم قدم بلندگو های بلند دارم تا زیر باسن خلاصه خاتواده با فرهنگ با کلاس حالا خاتواده برادرشوهرم ی مشت آدم بدبخت بی پول که حتی ی دست مبل تو خونشون ندارن 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792