از خانواده مادری کم کاری تیروئید رو ب ارث گرفتم از پدری اضطراب شدید ک دارو میخورم واس جفتشون
و خشکی چشم هم دارم که مدام ژل چشم میریزم
نمره چشمام هم نیم ک البته متخصص گفت نیاز ب عینک نیست
چاق هم هستم پر خوری عصبی هم دارم ک تیروئید و اضطرابم باعث شدن ک چاق بمونم و هر چی میخورم گوشت شه به تنم قوز کمر دارم چون همش درس میخوندم از ششم دبستان تیزهوشان قبول شدم و الآنم ک سه سال دارم کنکور میدم ک انشالله سال آخر امسال ک هدفم برسم همش سرم رو کتاب بوده الان قوز داره کمر خیلی بد جور هیکلم بهم ریخت صورتم چاق میشه وقتی وزنم میره بالا لبام فرم نداره بخاطر چاقیم قبقب دارم جنس دندونام بده همشون خراب شده همش میریزن پوسیدگی دارن دندون قروچه هم خیلی تو این مورد تاثیر داشته ک من نمیدونستم از بچگی بخاطر اضطرابم دندون قروچه داشتم شبا
دیگ بچه دومم بعد من خواهرم با فاصله یک و نیم سال به دنیا اومد ک شیر به شیر شدیم من یه سال شیر خوردم بعد اون خییییلی خوشگل امکان ندارد جایی بریم کسی از خوشگلیش نگ لاغر بی خیال و ریلکس کسی ام واس کنکورش توقعات بالا ازش نداره فرهنگیان میخواد چشماشم سالم روانشم سالم خواستگارم ک میاد میگه واس کوچیک اومدیم. ...
من عملا خواستگاری ندارم
حتی خروپوفم میکنم این و کجای دلم بزارم
وقتی لاغرم خیلی خوشگلم حتی بهم گفت یکی ک از خواهر کوچیکت خوشگلتری وقتی لاغری ولی من اصن لاغر نمیشم یه بار لاغر کردم از بس ک روم فشار اومد بخاطر هیکلم ۱۰کیلو کم کردم یه باربی بلوری شده بودم دوسال مدام رژیم بودم بعدش کوار د فاز کنکور شدم دیگ نتونستم جلولمو بگیرم الان باقد ۱۵۵وزنم ۷۰ اشتهامم زیاد به نظرتون چیکار کنم
بابام با تمسخر بهم گفت ت خیلی مورد الطاف الهی قرار گرفتی با این همه درد ی ک دارم
یه مشت قرص هر روز باید بخورم هر کدوم یه ساعت تایماشون از دستم خارج میشه حتی میترسم کبدمم بخاطر این همه دارو خراب بشه
بیاین بگین حق دارم ناراحت باشم بگم بد شانسم یا نه
و راهکار بدین
چشام درست الان ب عینک نیاز ندارد ولی چون قراره برم دانشگاه رشتمم تجربیه سرو کارم با درس بلاخره عینک لازم میشم با عینک و این صورت چاق واقعا افتضاحم