بچه ها من ضایع بازی و آبروریزی زیاد دراوردم تو زندگیم. میدونم خیلی از ادمایی که تاحالا منو دیدن منو با اون حرکات و رفتارای ضایع و احمقانه و آبروبر به یاد میارن. هر روز بهشون فکر میکنم حتی از بیشتر از ده سال پیش تا الان، و خیلی ناراحت و عصبانی میشم و میدونم توی ذهن مردم یه ادم داغون و ضایع و بی دست و پا هستم. حتی نمیخوام پیشرفت کنم که وقتی اون آدما بفهمن من انقدر پیشرفت کردم و موفق شدم بگن این انقدر ضایع بود و داغون بود حالا چه پیشرفت کرده و حتی مسخرم کنن
این افکار دست از سرم بر نمیداره و هر وقت یاد اون ماجراها می افتم دلم میخواد بمیرم
دلم میخواد برای همیشه از ذهن همه پاک بشم
مثلا ۲۰ سالم که بود بلد نبودم رفتار کنم و حرف بزنم و بشدت هم خجالتی بودم کلی خل بازی جلوی بقیه توی دانشگاه دراوردم که یادشون می افتم آب میشم از خجالت.
یا توی دبیرستان از یکی کتک خوردم و کلی حرف بارم کرد جلو همه و کاری نکردم
همیشه بقیه غرورمو له میکردن و باهام بدرفتاری میکردن و من از خودم دفاعی نمیکردم و فقط توسری میخوردم
تو دانشگاه یه استاد و یه کارمند جلوی همه سرم داد کشیدن و باهام دعوا کردن و سکه یه پولم کردن به معنای واقعی جلوی اون همه آدم غرور و شخصیتم له شد که بعد از چند سال تا الان از تو شوک و ناراحتی برای اون ماجراها در نیومدم
الان به جایی رسیدم و از همه اون آدما بالاتر رفتم ولی خودمو قایم میکنم و هنوز از یاداوری گذشته و تصویری که از خودم توی ذهن دیگران هست زجر میکشم
میدونم مسخرم میکنن میگن این خنگ بود فلان بود حالا به کجا رسیده