اینروزا از لحاظ روانی به فروپاشی رسیدم ،حالم انقدر بده که فقط خدا میدونه ،اینجوری نمیتونم ادامه بدم میدونم 😔چند روزه به خودکشی فکر میکنم ،آخه این وسواس لعنتی منو رسونده ته خط ...
از طرفی چقدر دلم میخواد زندگی کنم ،پنجره اتاقم رو باز کردم چند نفر داشتن عبور میکردن ،تو دلم گفتم ؛خوشبحالتون ،هر کی تاپیک منو میخونه بدون اگه سالمی ؛خوشبخترین آدم روی زمینی ،خوشبحالت که میتونی زندگی کنی،زندگی خیلی قشنگه ،همینکه شب سرت رو میزاری رو بالشت و راحت میخوابی خدارو هزار مرتبه شکر کن ،من همیشه در عذاب بودم ،روانپزشکم رفتم دارو هم میخورم ،ولی روح و تن سالم ی چیز دیگه اس،چقدر دلم میخواد سالم بودم به همه کمک میکردم ،با همه مهربون میبودم حیف ....آدما تا وقتی ی چیزی رو دارن قدر نمیدونن،قدر تک تک لحظات زندگیتون رو بدونید ،قدر خانواده پدر و مادر خواهر و برادر ،و تا میتونید با آدما مهربون باشید