امشب استرس بدی بهم وارد شد
خدا منو بکشه بعد ی مدت طولانی حوصلم سر رف رفتم تو ربات تلگرام یکی پیدا شد همشهریمون عکس همدیگه دیدیم طرف آدرس داد کجاس منم آدرس دادم کجام و اینا یکمی انگار آشنا در اومد در حد هم محله ای مامانم اینا منم خیلی استرس گرفتم عکسش مامانم نشون دادم نگفتم چت کردم باهاش گفتم میشناسی تو اینستا دیدمش مامانمم ی حدسایی زد ولی مطمعن نبود به طرف گفتم ریخت به هم انگار به منم استرس وارد کرد عصبی شد یکم حرف زد بعدش گف خوشحال شدم از آشناییت و شب بخیر گفتیم خیلی تپش قلب گرفتتم من ک اونو دقیق نمیشناسم اما میگم شاید اون منو شناخت کیم نره جایی چیزی بگه