2777
2789

تو ماشین بودیم همینجوری حرف میزدیم یه موضوعی پیش اومدی یه سوالی ازم پرسید منم با قاطعیت نظرمو گفتم

یهو با صدای بلند حالت داد گفت جبهه نگیرسریع

منم ساکت شد چون بغضم گرفت اون لحظه نمی‌خواستم گریه کنم برا همین حرف نمیزدم که یهو چراغ ماشینو روش کرد من اشکم ریخت دست خودم نبود مریضم هستم(پریود)

روز اولمم هس فوق العاده احساس شده بودم امشب

وا... 

یعنی چی؟؟ همینجوری یهویی گفت؟؟ 

بنظذم اگه بار اولشه ببخش، بلاخره پیش میاد ادم ها عصبی باشن ولی اگه چند بار کرده برخورد کن

برای خودت معیار های مختلف و رنگی رنگی نذار، یه روزی یه جایی یه ادمی میاد سر راهت که با هیچکدوم از معیار های ذهنیت سازگاری نداه ولی عجیب با معیار های قلبت میسازه.✨ 

یه چیزی بهت بگم؟ همین الان برای خودت و عزیزات انجام بده.

من توی همین نی نی سایت با دکتر گلشنی آشنا شدم یه کار خیلی خفن و کاملاً رایگانی دارن که حتماً بهت توصیه می کنم خودت و نزدیکانت برید آنلاین نوبت بگیرید و بدون هزینه انجامش بدید.

تنها جایی که با یه ویزیت آنلاین اختصاصی با متخصص تمام مشکلات بدنت از کمردرد تا قوزپشتی و کف پای صاف و... دقیق بررسی می شه و بهت راهکار می دن کل این مراحل هم بدون هزینه و رایگان.

لینک دریافت نوبت ویزیت آنلاین رایگان

دیگه گفت ببخشید داد نبود و ولم صدام بود منم چیزی نگفتم 

یهو اعصابش خورد شد بهم گفت تو همیشه همینی و یادم نیس دیگه دقیق چیا بهم گفت ولی جواب ندادم من هیچ بی احترامی نکردم

بعد دیگه منو رسوند گفت من دیگه نمیام برو هرچی اصرار کردم نیومد منم با چشم گریون رفتم خونه

برا چی اصرار کردی؟؟سر حرفت وایسا تو باید شاکی باشی که حرفشو عوض کرده نه اون

وقتی دنیا علیه شماست‌‌؛ امن ترین مکان برای مخفی شدن «دیوانگی»است.

برا چی اصرار کردی؟؟سر حرفت وایسا تو باید شاکی باشی که حرفشو عوض کرده نه اون

عوض نکرده سوال کرد بروز بیاد در آینده نظرت عوض میشه گفتم نه اصلا اونم یهو با صدای بلند گفت که چته سریع جبهه میگیری

انقد حالم بد بود اون لحظه که نمیشه توصیفش کرد جلو در کلی گریه کردم باکلی سختی خودمو جمو جور کردم رفتم داخل مامانم تو اتاق بود رفتم تو دستشویی باز بغضم ترکید نیومد بیرون مامانم فهمید سریع الانم زنگ زد بهش رفته داره باهاش حرف میزنه

به منم میگف همیشه اشکت دم مشکته راحت بلش

الان میگه خسته شدم ازت مامانم رفته باهاش صحبت کنه همش حس مقصر بودن میده بهم هربحثی پیش میاد یبار میگه ببخشید تا چیزی نمیگم سریع پشتش شروع میکنه به نارضایتی از رابطمون که خسته شدم ازتو ازین حرفا

اون الان قهره بجای من

وای که چقدر شبیه نامزد منه... 

تاپیک هامو بخونی کامل متوجه میشی

برای خودت معیار های مختلف و رنگی رنگی نذار، یه روزی یه جایی یه ادمی میاد سر راهت که با هیچکدوم از معیار های ذهنیت سازگاری نداه ولی عجیب با معیار های قلبت میسازه.✨ 

ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

یه لحظه بیاید

ani_99 | 45 ثانیه پیش
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
توسط   my_00  |  1 روز پیش
توسط   nnnnop  |  9 ساعت پیش
داغ ترین های تاپیک های امروز