چند روز پیش نوبت دکتر زنانم بود با شوهرم رفتیم مطب نشستیم منتظر دکتر همین جور داشتم با شوهرم داشتیم حرف میزدیم چشتون روز بد نبیه مطب دکتر مثل خونه میمونه تو آپارتمان نیست حیاط داره همین جور در مطبم باز هرکسیم یه گوشه واسه خودش نشسته بود که یا خدا دیدم صدای جیغ وحشتناک میااااد منم با اون جیغا جیغ میزدم برگشتم نگاه کردم دیدم دوتا گربه افتادن به جون هم همون لحظه موهام ریخت تو صورتم توهم زدم که گربه ها دارن به من حمله میکنن وای دخترا من باین شکم و وضعیت عین جن زده ها پریدم روی صندلی داد و هوااار میزدم شوهرم دستامو گرفته بود واسم اب اوردن ماساژم میدادن خلاصه کلی حالم بد شده بود امیدوارم سر هیچ کسی نیاد
ديوانه و دلبسته ي اقبال خودت باشسرگرم خودت عاشق احوال خودت باشيک لحظه نخور حسرت آن را که نداريراضي به همين چند قلم مال خودت باشدنبال کسي باش که دنبال تو باشداينگونه اگر نيست به دنبال خودت باشپرواز قشنگ است ولي بي غم و منتمنت نکش از غير و پر و بال خودت باشصد سال اگر زنده بماني گذرانيپس شاکر هر لحظه وهر سال خودت باش
گربه ناز هست اما وقتی وحشی میشه زهره ت با خاک کوچه یکسان میشه تو سکوت مطب فکر کن چه صدایی پخش میشه
ديوانه و دلبسته ي اقبال خودت باشسرگرم خودت عاشق احوال خودت باشيک لحظه نخور حسرت آن را که نداريراضي به همين چند قلم مال خودت باشدنبال کسي باش که دنبال تو باشداينگونه اگر نيست به دنبال خودت باشپرواز قشنگ است ولي بي غم و منتمنت نکش از غير و پر و بال خودت باشصد سال اگر زنده بماني گذرانيپس شاکر هر لحظه وهر سال خودت باش
ديوانه و دلبسته ي اقبال خودت باشسرگرم خودت عاشق احوال خودت باشيک لحظه نخور حسرت آن را که نداريراضي به همين چند قلم مال خودت باشدنبال کسي باش که دنبال تو باشداينگونه اگر نيست به دنبال خودت باشپرواز قشنگ است ولي بي غم و منتمنت نکش از غير و پر و بال خودت باشصد سال اگر زنده بماني گذرانيپس شاکر هر لحظه وهر سال خودت باش
من دیدم مادر بزرگ دوست با جارو گربه رو زد گربه چنگ انداخت به صورتش خیلی حالم بد میشه یادم میاد پر صورتش خون شد
ديوانه و دلبسته ي اقبال خودت باشسرگرم خودت عاشق احوال خودت باشيک لحظه نخور حسرت آن را که نداريراضي به همين چند قلم مال خودت باشدنبال کسي باش که دنبال تو باشداينگونه اگر نيست به دنبال خودت باشپرواز قشنگ است ولي بي غم و منتمنت نکش از غير و پر و بال خودت باشصد سال اگر زنده بماني گذرانيپس شاکر هر لحظه وهر سال خودت باش
ديوانه و دلبسته ي اقبال خودت باشسرگرم خودت عاشق احوال خودت باشيک لحظه نخور حسرت آن را که نداريراضي به همين چند قلم مال خودت باشدنبال کسي باش که دنبال تو باشداينگونه اگر نيست به دنبال خودت باشپرواز قشنگ است ولي بي غم و منتمنت نکش از غير و پر و بال خودت باشصد سال اگر زنده بماني گذرانيپس شاکر هر لحظه وهر سال خودت باش