میدونم باید برم پیش روانشناس و رفتم
ببینین دیگه چقد بریدم که اینجا دارم مینویسم
از اول میگم تا ببینین اوضام چقد وخیمه
از همون بچگی دختر لوس و غمگینی بودم رویا پردازی میکردم و با رویا پردازیام گریه میکردم انگار از همون اول از رویا پردازی خوشم میومد
یه مدت بعد خواب و کابوسای وحشتناکم شروع شد ، کابوس از اونور دنیا ، از جهنم ، برزخ ، شکنجه شدن آدماا و ..
با اینکه اصلا سنی نداشتم
خیلی اذیت میشدم
تا اینکه یکم بزرگتر شدم تو دوران ابتداییم بهم تعرض جنسی شد
خیلی بچه بودم از این بچه ها که هیچی نمیفهمن و فقط درس میخونن
دنیا براشون خیلی سادست ، تاثیر منفی انچنانی روم نذاشت
و گذشت و گذشت و نوجوون شدم و اونموقع هم باز بهم تعرض جنسی شد اما از طرف ادمی که اشنا بود و روابط خیلی خوبی باهاش داشتم و دوسش داشتم
به خونوادم گفتم و خونوادم منو طرد کردن ،رفت و امداشونو با اون ادم ادامه دادن و من اینور خیلی وحشتناک شکستم ، انگار که رها شم ، انگار که پدر مادرم اون ادمو به منی که دخترشونم و میبینن مدام دارم گریه میکنم ترجیح میدن
هنوزم که هنوزه راجبش فکر میکنم میبینم سن نوجوونی خیلی سن حساسیه
اون میزان از غم برای همچین اتفاقی خیلی زیادی بود
چون خیلی گریه میکردم حتی خواستم خودمو بکشم
انقد خشم داشتم که اگه چاقو بهم میدادن خیلی راحت فرو میکردم تو شکم اون ادم
خشمی که از طرفم به سمت خونوادم شعله ور شده بود اصلا غیر قابل توصیفه
ازشون متنفر بودم و خیلی اذیت شدم از همون دوره همش میگفتم ک بزرگ میشم و مستقل میشم و از خونوادم جدا میشم
حتی به فکر ازدواج نبودم چون از هر مردی حالم بهم میخورد
از سمت خونوادم هیچ پول تو جیبی ای نمیگرفتم هیچی
دوست صمیمی ای هم نداشتم گرچه هنوزم که هنوزه ندارم
عقده ی پول داشتم
چون خونوادم بهم میگفتن که سر ماه بهم صد تومن میدن و اونو هم نمیدادن و چقد من بابتش بحث و ناراحتی داشتم
یخورده که گذشت من گوشی دار شدم و تازه اونموقع فهمیدم چرا بهم تعرض جنسی شد چون قبلش هی میگفتم چرا اخه
همین لا به لاها ، یکی دوبار متوجه ارتباط جنسی پدر مادرم شدم که دیگه نگم براتون ..
چه ضربه ی وحشتناکی بهم خورد با اینکه احساسات اونموقعم الان واسم قابل درک نیست
ولی خب خیلی سخت گذشت خیلی بد گذشت
در کنار این اوضاع من بی خوابی شدید گرفتم ، شبا توهم میزدم که کسی نگام میکنه یا کنار گوشم نفس میکشه
خلاصه کنم که باعث فروپاشی خونوادم شدم ، چون حرکات و رفتارم باعث شد پای یکی دیگه به خونوادم باز شه
یادمه یبار ۵ روز اعتصاب غذا کردم و فقط اب میخوردم و از هم میپاشیدم انقد اوضام داغون بود که خدا میدونه
خدایی شد که یکی تو همین نی نی سایت بهم گفت باید هر طور شده دارو بخورم ، منم ویزیت دکتر انلاین گرفتم و قرص خوردم و بهتر شدم