دست خودم نیست باور کن قرار بود بهمن ماه نامزدیمون باشه
ولی من نمیدونم گناه من ابن وسط چی بود
وقتی فامیلشون فوت شد و خبرشو دادن باهم بیرون بودیم من داشتم سکته میکردم از رانندگی کردنش و اینکه از غم سکته نکنه خدایی نکرده
چقدر التماسش کردم اروم باشه و ارومش کنم اون لحظه با اون رانندگی کردنش باورت میشه نگران جون خودم نبودم ؟نگران اون بودم چیزیش نشه فقط
همش میگم خدایا چرا چی ازت خواسته بودم چه بختی بود من داشتم