سعی کن بهش فکر نکنی دیگه
من جوری بودم چندسال پیش،که هرشب موقع خواب پنیک میشدم
ولی الان چندساله که تموم شده و فقط مواقع شوک شدن میاد
مثلا هفته پیش شوک بدی شدم،فقط چند دقیقه اولش شروع شدو حواسمو پرت کردمو تموم شد
خیلی مهمه که از ناخودآگاهمون دورش کنیم و تنها راهش فکر نکردن و پروبال ندادن بهشه
منم چندبار اول اینجوری بودم حتی یبار کل بدنم خشک شد و نمیتونستم حرف بزنم و ب حدی ترسیده بودم ک حتی راهم نمیتونستم برم عملا قفل کرده بودم ک بردنم بیمارستان برام دیازپام زدن
ولی بعدش فهمیدم همش دست خودمه اگ همون موقع حمله ب ترسم غلبه کنم و ب خودم بگم فقط ی حملس چیزی نیست و با خودم حرفای تاکیدی مثبت بزنم میتونم کنترل کنم و مطمعنم بقیه هم میتونن
چون من خودم کسیم ک ب شدت از این مسئله فراری بودم و میترسیدم
اما دیدم میشه فقط باید یکم رو خودت تسلط پیدا کنی
عادت میکنی کم کم بهتر میشی برای من دیگه۷ماه گذشته خداروشکر عبور کردم ازش ولی ی وقتایی بازم اون ترسه سراغم میاد مثل امشب که سعی میکنم مقاومت کنم
منم بعد خوردن دارودیگه حمله نداشتم کلا فقط منگی و بی قراری داشتم که بخاطر داروعه طول میکشه عادت کنی
خیلی خوبه دارو صبر داشته باش دکتر من گف نوروفیدبک و اینارو ول کن فقط تلقین تلقین تلقین
دارویی که میخوری کنارش تلقین کن که خوب شدی نصف راه و خودت باید بری
من انقد گریه میکردم میگفتم نمیخوام اینطوری باشم مخصوصا حالت منگی خیلی اذیتم میکرد الان دکترم دوز دارومو اورد پایین اسنترامو نصف کرد
مخصوصا الپرازولام خیلی اروم میکنه ولی موقتیه اسنترا ریشه ای حل میکنه
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
کسی بیداره خیلی حالم بده از خانواده شوهرم انقدر که میگم از همسرم که عاشقشم جدا بشم بخاطر اون بیوجدان
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
