ازدواج کردم تنها نباشم افسردگی میگرن تنهایی گوشه گیری اومد سراغم بعدها هم خدا میدونه چه مریضی روحی دیگ در انتظارمه میگن شانس از کودکی مشخصه از همون روز اول ک متاسفانه از اول معلوم بود
قرار این نبود منو بیاره روز اول گفت میخوام بیام توی شهر کارم تو شهره منم دختر شهر بودم میبینم دخترای روستا ازدواج میکند و از روستا میرم ب حال روز خودم میخندم خیلی خواستگار داشتم چرا این شد😭😭