2777
2789

یه چیزی بهت بگم؟ همین الان برای خودت و عزیزات انجام بده.

من توی همین نی نی سایت با دکتر گلشنی آشنا شدم یه کار خیلی خفن و کاملاً رایگانی دارن که حتماً بهت توصیه می کنم خودت و نزدیکانت برید آنلاین نوبت بگیرید و بدون هزینه انجامش بدید.

تنها جایی که با یه ویزیت آنلاین اختصاصی با متخصص تمام مشکلات بدنت از کمردرد تا قوزپشتی و کف پای صاف و... دقیق بررسی می شه و بهت راهکار می دن کل این مراحل هم بدون هزینه و رایگان.

لینک دریافت نوبت ویزیت آنلاین رایگان

چجوری ترک کردی

قطع کردم کامل و دیگه نکشیدم

یه دفعه ای

روزی سگی داشت در چمن علف می‌خورد. سگ ديگری از کنار چمن گذشت. چون اين منظره را ديد تعجب کرد و ايستاد. آخر هرگز نديده بود که سگ علف بخورد! ايستاد و با تعجب گفت: اوی ! تو کی هستی؟ چرا علف می‌خوری؟! سگی که علف می‌خورد نگاهش کرد و باد در گلو انداخت و گفت: من؟ من سگ قاسم خان هستم! سگ رهگذر پوزخندی زد و گفت: سگ حسابی! تو که علف می‌خوری؛ ديگه چرا سگ قاسم خان؟ اگر لااقل پاره استخوانی جلوت انداخته بود باز يک چيزی؛ حالا که علف می‌خوری ديگه چرا سگ قاسم خان؟ سگ خودت باش...     #زمستان بی بهار / ابراهیم یونسی
حماقتهمه رفیق ناباب میندازتشون توی این فازامنو الگوی ناباب انداخت توی این راهشخصی بود که الگوی کاری ...

دقیقا چه روزا و خاطرات خوشی با رفیقم گذروندم چه روزای خوشی داشتیم ولی اون خوشی ها الان از یادم رفتن فقط کارای اشتباهی ک با رفیقم انجام دادم یادم میاد و حس پشیمونی.

نمیدونم چرا طبیعت انسان منفی گراس

دقیقا چه روزا و خاطرات خوشی با رفیقم گذروندم چه روزای خوشی داشتیم ولی اون خوشی ها الان از یادم رفتن ...

چون کارای منفی عشقش بیشتره

من هنوز اون شخصی که ازش به اسم الگو یاد میکنم برام انسان بزرگیه ها

توی کار خودم جزء شماره یک های ایرانه

ولی خب من جوان و احمق بودم متوجه نمیشدم وقتی از کسی الگو میگیری باید چیزای خوبشو سوا کنی چیزای بد رو برنداری

و انقدر این روند اهسته اتفاق میفته که تو متوجه نمیشی داری اون چیز بده رو هم برمیداری اگه آگاه نباشی

روزی سگی داشت در چمن علف می‌خورد. سگ ديگری از کنار چمن گذشت. چون اين منظره را ديد تعجب کرد و ايستاد. آخر هرگز نديده بود که سگ علف بخورد! ايستاد و با تعجب گفت: اوی ! تو کی هستی؟ چرا علف می‌خوری؟! سگی که علف می‌خورد نگاهش کرد و باد در گلو انداخت و گفت: من؟ من سگ قاسم خان هستم! سگ رهگذر پوزخندی زد و گفت: سگ حسابی! تو که علف می‌خوری؛ ديگه چرا سگ قاسم خان؟ اگر لااقل پاره استخوانی جلوت انداخته بود باز يک چيزی؛ حالا که علف می‌خوری ديگه چرا سگ قاسم خان؟ سگ خودت باش...     #زمستان بی بهار / ابراهیم یونسی
یعنی شوهرت نمیدونست میکشی؟

میدونست دوست دارم بکشم ولی نمیدونست هرروز میکشم اخه مجردیم هرروز میکشیدم

با شوهرم مثلا ماهی دوبار سه بار برام میگرفت میکشیدم ولی خودم یواشکی تقریبا هرروز میکشیدم تا اینکه حامله شدم دیگه نکشیدم

نمیتونم اصلا

میگی نمیتونی

من اواخر روزی یک و نیم پاکت میکشیدم

روزی سگی داشت در چمن علف می‌خورد. سگ ديگری از کنار چمن گذشت. چون اين منظره را ديد تعجب کرد و ايستاد. آخر هرگز نديده بود که سگ علف بخورد! ايستاد و با تعجب گفت: اوی ! تو کی هستی؟ چرا علف می‌خوری؟! سگی که علف می‌خورد نگاهش کرد و باد در گلو انداخت و گفت: من؟ من سگ قاسم خان هستم! سگ رهگذر پوزخندی زد و گفت: سگ حسابی! تو که علف می‌خوری؛ ديگه چرا سگ قاسم خان؟ اگر لااقل پاره استخوانی جلوت انداخته بود باز يک چيزی؛ حالا که علف می‌خوری ديگه چرا سگ قاسم خان؟ سگ خودت باش...     #زمستان بی بهار / ابراهیم یونسی
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792