سلام خوبین
ما با مادر شوهرم اینا زندگی میکنیم مادر شوهرم همش استرس داره همش میترسه فک میکنه یکی پیششه
شوهرمم همش تو کارش بد میاره بعدش رفت پیش دعا نویس براش کتاب باز کرد گفتش برات دعا مینویسم همزاد داری برو این وتو اب بزار دور خونه بریز تا همزادت بره گفت مادرت هم انقد پسرشو دوست داره واسه همین همزاد داره کاری میکنه شوهرم تو زندگی پیشرفت نمیکنه هر هفته بد میاره بخدا هر هفته
مادر شوهرم این کارو کرد
الان بچه خواهر شوهرم یه مدته نمیاد اینجا همش گریه میکنه اینجا اومدنی خودشو میزنه (دوسالشه)اصلا با هیچکدوممون حرف نمیزنه منو خیلی دوست داشت الان اصلا باهام حرف نمیزنه نه من با همه اینا
خواهر شوهرم همیشه اینجا بود الان ب خاطر دخترش نمیاد
یعنی میشه از دعا باشه؟ شاید چون دعا ریختیم رو بچه تائثیر گذاشته ولی اون روز اونجا نبود بچه
نمیدونم چرا
نمیدونم همزاد وجود داره یا نه من اعتقاد ندارم ولی ته دلم میگه از اونه