من ۱۹ سالمه سه ماهه عقد کردم شوهرم ۲۶ سالشه
از همون اول که عقد کردیم من و مامانم و بابام باهاش حرف زدیم که بیا برو طلا بخر بعدا که دستت تنگ باشه میفروشی به دردت میخوره
تنها طلا هوایی که واسم خرید انگشتر نشونم بود یه نیم ست بود که واسه کادو سر عقد خرید که گردنبند و انگشتر و گوشواره داره
اگه بخواد بعدا بفروشه همیناست
ولی خودمم هرچی بهش گفتم گوش نمیده میگم پس فردا تو زندگی دستت تنگ باشه میری میفروشی به دردت میخوره میگه باشه و هیچ حرکتی نمیزنه
قرار بود وقتی طلا سه تومن بود واسم بخره نخرید که الان انقدر گرون شد
فکر میکنه من واسه خودم میخوام در صورتی که بیشتر به درد خودش میخوره
وام ازدواج گرفت رفت یخچال و لباسشویی خرید واسه جهیزیه دیشبم که بابام میگفت میخواد بره ماشین بخره
خلاصه که نمیدونم چیکار کنم با این لجباز بودنش
مامان و بابام یه النگو واسم خریدن واسه کادو سر عقد
از گشنگی بمیره نمیدم ببره بفروشه 😑😑