اره قبل اون خوب بودم اون اومد اینقدر اشکمو در اوارد دیونم کرد حرف حرف خودش بود میگف جایی رفتی کات میکردیم بلد نبود کادو بخره هیچی نمیخرید خودت باید میگفتی چیکار کن نکن هیچی سرش نمیشد کلا مثلا میگف کمک مامانم کن چی بحث میکردیم منو هول میداد تموم نمیکرد همه میفهمیدن هرچی میگفتم تموم کن ول نمیکرد دوس داشتم کمکم کنه تو ظرف شستن و همه چی این کارو نمیکرد دستور میداد تازه دختر عموم میفهمید دعوامون شد حرف نمیزد هی حرف حرف خودش بود الان نمیدونم چمه یه سال گذشته این چیزا تو ذهنمه