2777
2789
عنوان

شکست عاطفی

71 بازدید | 10 پست

بچهامن حدودیکسالوخورده ای بایه اقایی نامزد کردم وخیلی دوستش داشتم و من باهاش دعواکردم توحالت عصبانیت بهش گفتم حرومزاده و خانوادش فهمیدن و همه چیزبهم خورد اما حالا هنوزم این اقا ک ۳۵ سالشه میگه من ازدواج نمیکنم و تاجایی ک امکان داره بامن بمون و من هم چون وجودم بهش وابسته اس ونباشه انگارنفس نمیکشم باهاش موندم و ن میتونم ازش جداشم ن میتونم با کسی دیگه ای باشم واینکه گفت من فدای مادرم شدم

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

میگه مادرم اینا اصلا دیگه ازتوبدشون اومده

بایا خواهر من میتونه راضیشون کنه شده با دعوا جواب نداد با اعتصاب  چ میدونم ی کاری میتونه کنه هر کس قلق خانوادش میدونه کجایی  هست نامزدت فامیلین؟

شغلش چیه 

باهم بودین از اون نظر

چرا خب فحش دادی؟نامزدت به خانواده اش گفت یا چی

چمیدونم بهم گفتن خیانت کرده منم عصبانی شدم روش حساس بودم تادوروز گوشیوخاموش کردم بعددوروز معذرت خواستم ازش

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792