اینکه اختیارت و اختیار زندگیت دست خودت نباشه اینکه زندگیت خراب بشه از بچگی و الان دوستات یکی یکی شوهر میکنن و تو مهر طلاق بخوره توی شناسنامت
بچه ها ۱۸سالمه یه ماه دیگه میشم ۱۹
بحث حسادت نیست بخدا بحث حسرته حسرت روزای بچگیم که خراب شد عذابی که کشیدم و بدتر از همه شکستی که تو کنکور خوردم همه باهم دست به دست هم کردن تا منو از پا دربیارن ولی با این وجود پذیرفتم ودارم دوباره تلاش خودمو میکنم ولی کاش دوستام بهمنمیگفتن این موضوع رو یکم حالم دگرگون شد از بینشون خجالت میکشم
بچه ها یه چیزی بهم بگید آروم بشم بهم روحیه بدید
زندگیمو خراب کردن ولی من میسازم من بچه بودم ۱۳سالم بود بزرگا دخالت کردن توی زندگیم ولی الان هیچکس حق نداره راجب زندگیم تصمیم بگیره
...