ماالان عقدیم بعدصفرمیریم سرخونمون
بابای من هیچی کم نذاشت برای شوهرم بابام کارگره گوشواره مامانم فروخت ک یخچال ماروپرکنه زنگ مادرشوهرزدک بیایین اینامخان برن وعروسی بگیرن بگذریم ازاینکه ب نفعشون نبودبیان چون مجبوربودن ی چیزی ب ما هدیه بدن گفتن مانمیاییم کلی هم فحش روانه بابام کردزن پس فطرت برا پسرش تعریف میکنم میخنده ذوقم میکنا