2777
2789
اصلا مدرک هم داشته باشی،بابچه میخای جدابشی،خانواده ت پشتتن،قبول میکنن بابچه،طفل معصوم

بخاطر بچه نمیخوام جدا بشم 

وجدانم قبول نمیکنه  

اصلا فکر میکنم نمیتونم جدا شم  این فکرو از سرم انداختم دور

ببین من یه پیشنهاد بهت بدم؟ خودم وقتی انجامش دادم توی زندگیم معجزه کرد.

قبل از هر تصمیمی چند دقیقه وقت بزار و برو کاملاً رایگان تست روانشناسی DMB مادران رو بزن. از جواب تست سوپرایز می شی، کلی از مشکلاتت می فهمی و راه حل می گیری.

تازه بعدش بازم بدون هیچ هزینه ای می تونی از مشاوره تلفنی با متخصص استفاده کنی و راهنمایی بگیری.

لینک 100% رایگان تست DMB

الان من داغون داغونم فقط میخوام آتیشش بزنم اصلا چشم دیدنشو ندارم

طبیعیه هضمش برات سخته نمیخای قیافشو ببینی اما به نظرم سهی کن خرجتو بیشتر کنی بیشتر به خودت برس مرد وقت آزادش زیاد باشه ول میشه بندازش تو قسط و وام تا خرخره نتونه جم بخوره همش فکر دودوتا چارتا باشه 

همش با خودم میگم بدبخت تر از من کسی هست آخه

اتفاقا بدبختراز شما هم هست من تو زندگی قبلم با هفده سال سن کتک خوردم خیانت دیدم همسرم معتاد هروئینی بود بچمم ازم گرفتن همه این اتفاقا فقط تو پنج سال افتاد از من یه آدم عصبی ساختن ولی خداروشکر همه رو پشت سر گذاشتم الان زندگیم آرومه توکل به خدا کن

من عزیزم شوهرم روزی نبود ک با دختری چت نداشته باشه... یکی یکی ب خواهر دومی و بالاش و مامانش گفتم کار ...

ای خدا چقد بدبختیم ما 

کاشکی منم مثل تو بودم ...

اصن طاقت ندارم 

خیلی میخوام ولی نمیشه براش هیچی کم نمیذارم فک کن هیچی بعد چرا اینکارو کنه بعد خودشو ب اون راه میزنه

کمم بذاری نباید اون کارو کنند. کاش تاپیکت خلوت باشه دارم اینو میگم. از خودتم معذرت میخوام ...من اوایل ازدواج مث احمقا فقط برا اینکه بقول شما کم نذارم براش ببخشید ببخشید خاک برسر اون موقع هام ک انقدر احمق بودم معذرت میخوام هر موقه میخواست از پ.ش.ت هم بهش سرویس میدادم.بخدا فقط بخاطر این ک کم نذاشته باشم ولی خبر نداشتم ک همزمانی ک من این کارا رو براش میکنم اون داره با زنداییشم چت میکنه .

بعد ک فهمیدم دیگه از همه لحاظ براش کم گذاشتماااا.

گفتم دیوونم مگه؟

تا اعتراَضم میکرد گفتم قبلا دوستت داشتم الان دوستت ندارم با اون کارات . از دلم رفتی

مرد جماعت به سگم چش داره چ برسه زنای هرزه. بگم ول کن سخته واست ولی مطمن باش یک ذره ارزش نداره تازه طلبکارانه میشن من یکیو می‌شناختم زنش فهمیده بود مردش خیانت میکنه زنه رو به صلابت می‌کشید تو چرا به روم آوردی حالا فکرشو بکن دور ازحضور زنای سلیطه ی ما با مردای چشم چران ماها چه ها ک نکنن. آخه خدا این زنای بیشرف محو ونابود کنه

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792