سلام
خواستم بگم اکثر کسانی که بچه آوردن رو کاری حقیر و روتین و پیش پا افتاده میدونن چون
فکر میکنن هرکسی شب اقدام کرد فردا صبحش بارداره
من همین الان از درمانگاه برگشتم وامپولای سیکل ivf رو زدم
امیدورام هیچ گاه گذرتو ن به مطب دکتر بیمارستان نیفته که اونوقت قدر خیلی چیزا رو میدونین
من باید. Ivfبشم نمیدونم چند بار باید انجام بدم تا جواب بگیرم فقط میدونم راه خیلی سختی درپیش دارم و باید خیلی صبور باشم
نمیدونید نمیتونید تصور کنین پذیرش این موضوع برا من چقدر رر سخت بود ک نمیتونم باردار بشم چون اطراف من همه اتفاقا خیلی سریع وراحت حتی بعد چندسال باردار شدن
از تو مطب نشستن ها_سونو_امپول قرصها _رفت وآمد به ی شهر دیگ برای دکتر _تخم کشی_انتقال_
و هزینهای زیادش که بگذریم
اون انتظار کشیدن ونشدن اون آزمایش بتا تیتر منفی بیشتر از همیشه آدمو ناامید دلسرد میکنه ولی خدا با ماست
ممن خودم قبلا طرفدار پروپا قرص تک فرزندی بودم ولی وقتی مشکلاتشون رو از نزدیک دیدم پشیمون شدم و با تمام سختی های این راه دوتا بچه میارم
پسر خاله من تک فرزند بود وبشدت گله داشت که تنهاس هر مسافرتی میرن تنهاس تو خونه تنهاس خالمم الان بشدت پشیمونه
دوستم تک فرزند بود و بلا به دور مادرش رو از دست داد با اینکه کلی دختر خاله وخاله مهربون داره بازم احساس تنهایی داره همش میگفت کاش خواهر برادری داشتم
ااینکه خواهر برادرای الان با هم خوب نیستن راستش بیشترش برمیگرده به خانواده ها و تربیتشون
من خودم اوایل ازدواجم رابطم با خانواده همسرم عالی بود عااالی ولی از بس مادرشوهرم رفت بد منو به خواهرشوهرم گفت همه رو انداخت به جون هم والان رابطمون کمرنگ شده مادرشوهرمم بشدت پشیمونه ازکاراش چون دید چقدر همه باهم سرد شدن ولی چه فایده
اگه مادرشوهر من یکم عاقل بود هیچ وقت پیش خواهر شوهرم وپیش شوهرم بد منو نمیگفت سعی میکرد بیشتر این کانون رو گرم کنه
یک مادر باید بذر محبت رو تودل خانوادش بکاره مهمترین پایگاه عاطفی خانواده باشه اونوقت همه با هم خوب وعالین