قهرمن باشوهرم

من توی خونه خودم عزیزم اره واقعا نتیجه گرفتم  خداروشکر خیلی بهتر شود خیلی

چون مثل شما هر دفعه بخاطر آرامش بچها سکوت میکردم اونم متوجه نمیشود ک چقدر دارم درد میکشم فکر میکرد راضی هستم از این قضیه اما وقتی اون روز با دعوا گفتم همه حرف هامو فهمید ک چقدر خسته بودم و ب روم چیزی نمی آوردم بعضی مردها درک دارن اما مثل شوهرهای ما با زبون خوش جواب نیست 

خواهش میکنم گلم. عزیزم اون الان حسابی تحت فشاره وقتی اومد سمتت بهش اجازه بده .... بعد که حال هردوتون خوب بود باهاش حرف بزن بگو باید در مورد مشکلاتی که باهم داریم باهم حرف بزنیم. بذار اگه چیزی هست اونم بگه. بعد بگو من سعی میکنم تنوع ایجاد کنم یا به خودم میرسم بازخورد خوبی ازت نمی‌گیرم و دلسرد میشم. بعد بگو با این که بهم پول نمی‌دی مشکل دارم باید هر دفعه ازت بخوام و این اعصابمو خورد می‌کنه تازه قراره بهم بگی نههه...  با هم به یه مبلغ تفاهم کنین که ماهانه بدون این که بگی برات بزنه... نهایت یادش رفت یادآوری می‌کنی 

نمیدونم عزیزم خودت شوهرتو می‌شناسی. شوهر من تو این مواقع دور از جون سگ واقعیه یعنی تا اروم نشه نمیشه باهاش کلمه ای حرف زد ولی بعدش خیلی خوب خام میشه... شما میتونی خواسته هاتو تو مقدمه ازش بخوای... نمیشه واضح گفت 

نمیدونم عزیزم خودت شوهرتو می‌شناسی. شوهر من تو این مواقع دور از جون سگ واقعیه یعنی تا اروم نشه نمیشه باهاش کلمه ای حرف زد ولی بعدش خیلی خوب خام میشه... شما میتونی خواسته هاتو تو مقدمه ازش بخوای... نمیشه واضح گفت 

اره عزیزم کاری بر بیاد ازم خوشحال میشم