2777
2789

۱۷ سالمه  چند شب پیش یه سویشرت گرفته بودم اومدم به بابام نشون بدمش داد زد این چیه خریدی بزرگه خب من تازه همون لحظه پوشیده بودم چه بدونم بزرگه یا نه خلاصه گفتش ببر پس بده اگه پس ندی خودتو این تیشرت و اتیش میزنم بعد همون شب با بابام میخواستم برم بیرون یه چیزی که یک دوماه التماسش میکردم و بخرم دعوا شد رفت بیرون منم با خودش نبرد انقدررر گریه کردم چشام پف کرده بود بعد که اومده بود خریده بود و اسم اون وسیله رو ولی چه فایده ذوقم کور شده بود بعد امشب میخواستیم بریم بیرون من گفتم میام ولی تو ماشین میشینم بخاطر همون هودی پوشیدن شال نزاشتم سرم کلاه هودی و گذاشتم بعد که اینا پیاده شدن گفتن چرا تو نمیایی گفتم شال ندارم میشینم تو ماشین یهو بابام گفت خاک تو سرت و رفت وقتی اومده بود همچین اخم کرده که چرا شال نپوشیدی میخوایی لخت بیا بیرون همه نگات کنن منم هیچی نگفتم رسیدیم خونه من با پله رفتم بالا اونا با آسانسور وقتی رسید با اخم گفت چرا با پله اومدی گفتم همینطوری رفتم تو اتاق درو بستم قفل کردم لباسامو عوض کنم اومد حالا هی در میزنه گمشو بیا چرا درو بستی گفتم میخوام لباسامو عوض کنم از اتاق اومدم بیرون رفتم اون یکی اتاق درو قفل کردم درس بخونم بابام یدفعه اومده هی در میزنه داد میزنه درو میشکونم باز کن بهش گفتم باز کنم کتک نمیزنی گفت نه درو باز کردم کمر بندشو دراورد منو زد رفتم پیش مامانم که نزنه مامانم انگار نه انگار اصلا واسش مهم نبود تازه میگفت حقته باید زیاد ترم بزنه تورو انقدرر گریه کردم داد زدم صدام در نمیاد حالا برگشته میگه شوهرت میدم میدمت به یه پیرمرد ایکاش بمیری از دستت راحت شیم تو دوست داری لخت بری بیرون از وقتی دنیا اومدی زندگی مونو خراب کردی فقط بخاطر روسری زدمت هرچی از دهنشون دراومد بهم گفتن انقدر ناراحتم گریه کردم خدا میدوننه پشتم همچین میسوزه درد میکنه

بخدا رفتم تراس خودمون پرت کنم پایین بمیرم از دست شون راحت شم ولی ترسیدم بخدا اخه من چیکار کردم که با من اینطوری میکنن خدایا منو بکش ترخدا


معذرت میخوام که انقدر طولانی شد تنها جایی که میتونستم درد و دل کنم همه جاست

می گویند زیاد فحش میدهی! یعنی چه؟ برای کسانی که زندگی ام را به گه کشیده اند, شعر بنویسم؟! 

بعد حالا الان همشون دارن بهم میخندن  مسخرم میکنن مامانم میگه دیدی چشاشو چطوری ترسیده بود اونا میخندن مسخرم میکنن منم دارم از ته دلم گریه میکنم انگار واسشون یه جوک بوده😭😭😭😭😭😭😭😭😭 بخدا دلم خیلی شکسته💔💔😭😭😭😭

می گویند زیاد فحش میدهی! یعنی چه؟ برای کسانی که زندگی ام را به گه کشیده اند, شعر بنویسم؟! 

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

بیا بغلم :)

با این حرفت همینطوری دارم گربه میکنم کاش یکی بود واقعا بغلش میکردم از ته دل گریه می کردم 😭😭😭😭💔

می گویند زیاد فحش میدهی! یعنی چه؟ برای کسانی که زندگی ام را به گه کشیده اند, شعر بنویسم؟! 

به عنوان خواهرت بت میگم .عزیزم هیچ چاره ای نیست جز سازش .منم وضع خوبی ندارم  رابطم بده با بابام .ولی چاره ندارم جز تحمل کردن که ایشالا یه روز ازدواج کنم برم سر خونه زندگیم

توعم کوتاه بیا هر چی گفتن بگو باشه و رعایت کن یسری چیزارو که خودت اذیت نشی 

حالا چی میشه روسری بپوشی عزیزم

چیزی نمیشه من همیشه پوشیدم ولی امشب گفتم پیاده نمیشم نپوشیدم 


می گویند زیاد فحش میدهی! یعنی چه؟ برای کسانی که زندگی ام را به گه کشیده اند, شعر بنویسم؟! 

عزیزم یکم با عقایدشون راه بیا، من دو برابر سن تورو دارم اون زمان کافی بود روسری مون یه ذره بره بالا مشته بیاد تو سرمون!

دخترا تو همه دوران این درگیری رو دارن قوی باش عزیزم گریه تو کردی سبک شدی دیگه تمومش کن انشاالله خدا برات بهترینارو بخواد❤️

شرایط سختیه عزیزم نه تو کامل مقصری نه پدرت .اگه دیدی روشی که تا الان پیش گرفته باعث میشه بدرفتار کنن بعضی برخورداتو عوض کن شاید نتیجه گرفتی . تو فرهنگی که پدرت بزرگ شده یه مسئله خیلی کوچیک مثل روسری نپوشیدن تابو بوده اونم این شکلی یاد گرفته فکر میکنه چه فاجعه ای شده‌ .

من با استعداد بودم، یعنی هستم ؛بعضی وقت ها به دست هایم نگاه میکنمو فکر میکنم که میتوانستم پیانیست بزرگی بشومیا یک چیز دیگر، ولی دست هایم چه کار کرده اند؟یک جایم را خارانده اند، چک نوشته اند، بند کفش بسته اند،سیفون کشیده اند، دست هایم را حرام کرده ام، همینطور ذهنم را ...!
به عنوان خواهرت بت میگم .عزیزم هیچ چاره ای نیست جز سازش .منم وضع خوبی ندارم رابطم بده با بابام .ولی ...

من هیچی نمیگم هر چی میگن قبول میکنم حتی رشته ای که خودشون میخواستنو رفتم ولی چه فایده کی زندگی کنم بمیرم بهتره

می گویند زیاد فحش میدهی! یعنی چه؟ برای کسانی که زندگی ام را به گه کشیده اند, شعر بنویسم؟! 

من هیچی نمیگم هر چی میگن قبول میکنم حتی رشته ای که خودشون میخواستنو رفتم ولی چه فایده کی زندگی کنم ب ...

سعی کن عصبانیشون نکنی که دست روت بلند کنن. 

یه چند سال بگذره ایشالا بهتر میشه اوضاع .نهایتا تهش ازدواج میکنی دیگه اون موقع دقت میکنی که آدم درستیو انتخاب کنی انشالله

شرایط سختیه عزیزم نه تو کامل مقصری نه پدرت .اگه دیدی روشی که تا الان پیش گرفته باعث میشه بدرفتار کنن ...

تا الان هرچی گفتن گفتم چشم رشته ای که میخواستنو رفتم اینا قشنگ روحیه منو خراب کردن بعد هی بهم میگن چرا پرخاشگری  چرا افسرده ای وقتی بچه بودم بابام جلو همه منو میزد اوناهم بهم میخندیدن تنها راه کوتاه اومدن نیست مردنه

می گویند زیاد فحش میدهی! یعنی چه؟ برای کسانی که زندگی ام را به گه کشیده اند, شعر بنویسم؟! 

تا الان هرچی گفتن گفتم چشم رشته ای که میخواستنو رفتم اینا قشنگ روحیه منو خراب کردن بعد هی بهم میگن چ ...

نه کوتاه اومدنه نه مردن 

من با استعداد بودم، یعنی هستم ؛بعضی وقت ها به دست هایم نگاه میکنمو فکر میکنم که میتوانستم پیانیست بزرگی بشومیا یک چیز دیگر، ولی دست هایم چه کار کرده اند؟یک جایم را خارانده اند، چک نوشته اند، بند کفش بسته اند،سیفون کشیده اند، دست هایم را حرام کرده ام، همینطور ذهنم را ...!
عزیزم تون حساسی هستی باید درکت کنن خودت هم سعی کن با سیاست رفتار کنی دعوا نشه هرچی گفتن با یه چشم گف ...

هیچکس تو یه خونه مون درکم نمیکنه بقیه رو میبینم که با پدر مادرشون خوبن حسودی میکنم با اینکه اصلا حسود نیستم تهش مرگه یه روزی جراتشو پیدا میکنم خودمون میکشم

می گویند زیاد فحش میدهی! یعنی چه؟ برای کسانی که زندگی ام را به گه کشیده اند, شعر بنویسم؟! 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز