چه خوب که یکی منو یادشه خیانتش 5 سال پیش رو شده بود با دوستم 5 سال رفیق بود و بدترین شکنجه های روحی رو میکرد درحقم
وقتی فهممیدم رفتم واسه طلاق اینقدر گریه کرد اینقدر التماس کرد دونگ خونه به نامم زد شماره هاش و گوشی رو عوض کرد تا ببخشمش یکسال منو برد و آورد پیش مشاور تا یکم خوب شم ولی شبا با گریه پا میشدم چون دوستم باهاش همخواب بود باورش وحشتناک بود
خلاصه زمان برد تا کمی آروم بشم رفتاراش خیلی خوب شده بود راضی بودم و خطا نمیکرد شایدم من اینطور فکر میکردم و محتاط تر شده بود
دو سال پیش شک کردم بهش که تو تاپیک هام هست ولی بعد 10 روز عذاب این اطمینان رو داد که خیانت نکرده و توهمات خودمه خوشحال بودم تو بغل هم کلی گریه کردیم اینکه میگفت بهتر از تو محاله پیدا کنم هم خانوم هم شاغل هم زیبا هم فهمیده درست زمانی که فکرمم سمت خیانتش نمیرفت چند روزیه فهمیدم دنبال زنهای خیابونی هست و قیمت میگیره و دنبال صیغه و خدا میدونه کاری کرده باشه یا نه که حتما کرده چون کلید خونه مجردی دوستش دستشه هزارکثیف کاری میکننن
من الان درمونده ترینم
کاش تاپیکت رو نمیدیدم💔
فکر میکردم دیگه ادم شده
الهییی
مدرک ندارم
به مشاوری که در جریان مشکلات ما بود و همش با افتخار به دانشجوهاش تعریف میکرد که دو تا مراجعه کنندم با عشق به هم برگشتن و مارو مثال میزد شوکه شد بهم گفت میتونیم یکی اجیر کنیم تعقیبش کنه وقتی رفت تو خونه ای مامور ببریم
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
