2777
2789
عنوان

دعوا با همسایه

790 بازدید | 13 پست

بچه ها من و همسرم دیروز با همسایه دعوامون شد، همیشه صدای آهنگش زیاده، طوری که تو خونه ما کاملا شنیده میشه، و اینکه اینها آدمهای بسیار هتاک و بی ملاحظه ای هستن، قبلا چندین ماه درگیر دوستی اجباری با اینا شدم، و در آخر که قطع رابطه کردم، لج کردن، دیروز شدیدا فحاشی میکردن، پلیس صدا زدیم، کلی هم جلو اونا فحش داد و پلیسم فحش داد و مقامات بالا دستی رو هم همینطور، پسره گفت اینا رو حتما بکشونید شکایت، 

خلاصه شکایت کردیم، ولی خیلی دریده هستن، واقعا میترسم ازشون.

همش تهدید میکنن و میترسونن، و خیلی حقیقت رو وارونه نشون میدن به بقیه، داستان سرایی دروغ، 

خلاصه اگر تجربه دارید بگید با شکایت ما نهایتا به کجا مرسیم، 

تمام دعوا هم پلیس با دوربینش فیلم گرفت

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

ما تو خونه قبلیمون درگیر یه همسایه بد بودیم .کاملا درک کردم چی میگی . یه دلیل اینکه خونه قبلی رو فرو ...

اخه این یه دختر تنهاست، پارسال سرطان گرفت، من خیلی بهشون محبت کردم، بچه کوچیک داشتم، مدام میومدن میبردن، یه خواهر مطلقه مثل خودش داره اون تو یه خونه جداست، ولی با مادره یه سر خونه اینان، همش اهنگ میزارن، بعد مدتی فهمیدیم خواهر بزرگه علاقه عجیبی به بچه پیدا کرده، دیگه شرو کردن به مزاحمت، وقت و بی وقت دم خونه بودن، منم رودرواسی میکردم دیگه تبدیل شده بود به باج گیری و زورگیری، خود دختره ولی پر رو لج افتاده بود با من و شوهرم که بچه تنها باید بره و من نرم، منم نمیخواستم برم اون خواهر عفریته ش، با دروغ و دونگ مدام منو فریب میداد و با مظلوم نمایی می‌شوند خونه اش، و همش زنگ میزد ناله میکرد

دیشب داد میزد از فردا یه کاری میکنم از اینجا بری

غلط کردن . شکایت بکن تا بفهمه شهر هرت نیست . یکبار پاش به دادگاه باز بشه آدم میشه .

ما چون محله قبلی رو دوس نداشتیم خونه رو فروختیم . ولی چندباری مامور آوردیم براشون صورت جلسه نوشت . ولی اینقدر بی فرهنگ بودن . ارزش نداشتن برم دنبال دردسر شکایت .خونه رو عوض کردیم راحت شدیم . خداروشکر الآن همسایه های محترمی داریم .

منم بعد یه مدت قطع رابطه کردم، و بعدش اون خواهره که کلا فقط از خواهر مریضش به عنوان وسیله استفاده میکرد، شروع کرد پیامک  هلی التماسی و زنگ و اینا که بچه رو ببینه، منم الان پیامکا رو ندارم، انقدر از نظر روحی اذیت میشدم پاک کردم، ولی میگن ایتا قابل بازیابیه

اخه این یه دختر تنهاست، پارسال سرطان گرفت، من خیلی بهشون محبت کردم، بچه کوچیک داشتم، مدام میومدن میب ...

بچه رو چرا میدادی آخه ؟ کلا تنها به هیچکس نسپر . اگه تو اون خونه موندگار نیستی مثه ما میتونی از شکایت صرف نظر کنی و این مدت رو تحمل کنی بی فرهنگی هاشونو . ولی اگه قراره سالها همسایه بمونید شکایت بکن تا قانون بهشون فرهنگ رو به زور آموزش بده ‌.

بچه رو چرا میدادی آخه ؟ کلا تنها به هیچکس نسپر . اگه تو اون خونه موندگار نیستی مثه ما میتونی از شکای ...

هستیم فعلا، جوری نیست که جا به جا شم. خونه پدر شوهرمه، اونم پول نداره بده بهترش کنیم، شوهرم که کارمنده، اجاره هم دلم نمیاد بدم، البته ده سال نشستم

بچه رو چرا میدادی آخه ؟ کلا تنها به هیچکس نسپر . اگه تو اون خونه موندگار نیستی مثه ما میتونی از شکای ...

بچه رو میدادم ، یهو میدیدم بردن پارک، باباش تو خیابون میدید، به خدا هیچی نمیگفتم، پیامک ازش خیلی دارم که التماس می‌کرد ببینه بچه رو، 

حالا تو ساختمون تهمت زده که دروغ میگم و سناریو ریختم که پدر شوهرم اجازه بده از اینجا بریم، 

همش تهدید میکنه ازت پیامکهایی دارم که رو میکنم آبروی بره ، ولی من یادم نمیاد بهش پیامک داده باشم علیه شوهرم 

چقدر آدمای بدجنسی هستن

مامانم میگه هتاک مثل اینا ندیدم تا حالا، ما از ترس اینکه بچه رو بدزده قطع رابطه کردیم، وای مادرش کاملا برعکس میگفت تو ساختمون آبروی منو برد، انقدر نفرین کرد، انقدر جيغ میزد، می‌گفت به من محبت میکردن و من بهشون بد کردم، کلا همه چیز رو کاملا وارونه، شوهرم گفت من نمیخواستم کار به اینجا بکشه، ولی چون به شوهرم بی نهایت هتاکی کرد، گفت به هر قیمت شکایتو میبرم دادسرا، اونم به مدیر ساختمون گفته ما میخوایم یه داستان دیگه بسازیم بریم شکایت کنیم از اینا.


ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792