ندا (یکی از بستگان خانواده قربانیان) ادامه میدهد: ماشین پدر خانواده مجهز به ردیاب بود و اگر راه میافتاد، پیامکی برای او ارسال میشد. آن روز پدر خانواده در خانه حضور نداشت و نزد دوستانش بود. زوج قاتل وقتی امیر را دست و پا بسته در صندوق عقب گذاشتند، مهسا پشت فرمان نشست و از خانه خارج شد.
این در حالی بود که شوهرش در داخل خانه در حال صحنهسازی بود. او حتی جسد ربابه و ۲دخترش را هم به خانه خودشان منتقل کرده بود تا وانمود کند که اعضای این خانواده قربانی دزدان شدهاند. با این حال وقتی ماشین شروع به حرکت کرد، پیامکی برای اصغر(پدر خانواده) ارسال شد و او با همسرش تماس گرفت تا بپرسد که قصد دارد کجا برود؟ اما همسرش جواب نداد. اصغر بارها زنگ زد اما خبری از همسر و فرزندانش نبود.
بنابراین بلافاصله خود را به خانه رساند و وقتی به خانه آمد، متوجه شد که یک مرد غریبه در خانه است. برای همین در خانه را بست و پلیس را در جریان قرار داد. با حضور پلیس در خانه، شوهر مهسا (یکی از قاتلان) دستگیر و اجساد قربانیان کشف شد. جسد ربابه و دختر بزرگش آوار در داخل خانه و اجساد آرام و جانان نیز داخل یک بشکه بود.