2777
2789
عنوان

یادش بخیر🥺😂💔

97 بازدید | 14 پست

یادمه اولین رمانی ک میخوندم 

دخترع عاشق ریئسش بود اما پسرع محل نمیداد 

بعدش هردو ب اصرار پدر و مادرشون باهم ازدواج کردن 

دختر تو زندگی شون واقعا اذیت بود چون هیچ محبتی از شوهرش نمی‌دید آخرش تصمیم گرفت خودکشی کنه همون شبش ک مشت مشت قرص خورده بود شوهرع عاشقش شده بود و کلی همون شب بش محبت کرد خیلی یهویی 

دختر داشت جون میداد بغل پسر اما پسرع نمیدونست 

یهو دخترع برگشت گفت محمد! میشه همونقدر ک منو دوست نداشتی کسی ک بعدا میاد تو زندگی تو دوس داشته باشی یهو خون بالا آورد و تموم🥺💔چقدرررر سر این من اشک ریختم هیقققق

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

واییی چ رمان اعصاب خورد کنی بوده...بعدش محمد دوباره زن گرفت؟‌‌‌‌...چیشد؟....اسم رمانه رو یادت نیست؟. ...

نه اینو اولین رمانی بود ک میخوندم 

ولی الان ک فک میکنم دخترع رف کما بعدش زنده شد فک کنم 

دقیق یادم نی😐😂

نه اینو اولین رمانی بود ک میخوندم ولی الان ک فک میکنم دخترع رف کما بعدش زنده شد فک کنم دقیق یادم نی� ...

حیف شد رمان تو این سبکیا نداری؟....

ک عاشق ریسش بشه؟....

ناشنوا باش وقتی کهـ به آرزوهای قشنگت میگن محالهـ💘🍀✨ ️ 

رمانای اون زمان خیلی روم تأثیر گذاشته بود همش عصبانی بودم  و ذهنم درگیر بود 😐🤌🏻

تایپکام از اول تا تاریخ ۱۴۰۴/۹/۵ رو گردن نمیگیرم 🦦😂امسال منی جدید متولد شد☀️🌱خدایا شکرت🌸

حیف شد رمان تو این سبکیا نداری؟....ک عاشق ریسش بشه؟....

😂😂من الان از رمان بدم میاد اصلا نمیخونم 

ولی یادمه برنامه کلکسیون رمان دانلود کردم همشون داستانش همین بود

😂😂من الان از رمان بدم میاد اصلا نمیخونم ولی یادمه برنامه کلکسیون رمان دانلود کردم همشون داستانش هم ...

😂😂😂منم وایی رمان گناهکار و گودزیلا و ازدواج اجباری و ب سبک ازدواج اجباری و یاسمین و آیدا و مرد مغرور و کلی رمان آبکی خوندم منم 😂😂...

ناشنوا باش وقتی کهـ به آرزوهای قشنگت میگن محالهـ💘🍀✨ ️ 
😂😂😂منم وایی رمان گناهکار و گودزیلا و ازدواج اجباری و ب سبک ازدواج اجباری و یاسمین و آیدا و مرد مغ ...

گودزیلا رو خوندم 🥺😂😂ازدواج اجباری هم‌خوندم وای همشون آشنا هستن😂😂😂

تعریف کن

اولین رمان عاشقانه دختره با خالش و دوست خانوادگيشون تو یه محله بودن بعد دوستشون رفت خارج اینم عاشق پسره بود پسره هم به دخترخاله ش توجه داشت خلاصه تا بزرگ شدن این به جا دختر خاله هه با پسر نامه میدادن بعدش برا تحصیل میره خارج و دستش رو میشه و ازدواج میکنن 

ولی بعدش دیگه فقط رمان طنز مودب پور وای چقد می خندیدم با اون رمان ها

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792

داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته