من خیلی ادم گناهکاریم از خودم بدم میاد ته دلم اصلا راضی نیستم که گناه کنم ولی همش وسوسه میشم حس میکنم خیلی آدم سست عنصریم اصلا نمیشه روم حساب کرد من قبلا خیلی عاشق خدا بودم خیلی امامارو دوس داشتم ولی حس میکنم از وقتی که وارد گناه شدم دیگع مث قبل نیستم انگار روحم کدر شده قلبم سنگ شده اصلا روم نمیشه با خدا حرف بزنم حس میکنم انگار اونم میدونه من به هیچی پایبند نیستم نمازم میخونم ولی فایده نداره هربار ک توبه میکنم میشکنمش . خودمم میدونم بخاطر یه عاملیع ولی نمیتونم دست ازش بکشم
از کم شروع کن مثلا از صحنه هایی ک دوست داری تو گوشیت یا خیابون نگاه کنی حتی اگه دختر باشه رو برگردون و نبین و نگاهتو کنترل کن یا آهنگی ک دوست داری همون لحظه گوش بدی رو گوش نده اولش وحشتناک سخته ولی بعد برات راحت میشه بعد دیگه زرتی ب خواسته های نفست جواب نمیدی
دلم میخاد عاشق خدا بشم😔 خیلی دلم میخاد روحم ازاد بشه از همه تاریکی ها
از اون گناهی که میگی دوری کن هر چند خیلی برات سخت باشه اونوقت روحت آزاد میشه عاشق خدا میشی .منم دلم میخواد عاشق خدا بشم میدونم باید بهش نزدیک بشم ولی نمیدونم چجوری .الان حال دلم خوب نیست با یه مشکل کل زندگیم بهم ریخته اگر به خدا نزدیک بودم حالم بهتر بود