شوهرم برا کاری رفته بود ماموریت چون یه روزه بود گفتم به مادرت و اینا نگو. چند روز بعد مادرش بهش گفته بود که تو رفتی ماموریت و به ما نگفتی! حالا اینم ساده گفته بود از کجا فهمیدی مادرش هم فاز معنوی برداشته بود که من مادرم و این چیزا بهم الهام میشه کلی مخ شوهرم رو زده بود تا اومد خونه بهم گفت لوبی مامانم فهمیده و تعریف کرد گفتم خاک تو سر خر من ته بلیط اتوبوس رو تو بازیافت گذاشتم مامانت رفته بازیافتا رو چک کرده فهمیده وای چقدر خندیدم حالام برام درس عبرت شده چیزایی رو که نمیخوام بفهمن تو بازیافت نمیذارم به شوخی هم به شوهرم میگم تا به مامنت الهام نشده بذار ببرم بذارم سطل بازیافت سرکار
ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!😥من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه