2777
2789
عنوان

متاهلا بیان

96 بازدید | 4 پست

 من و شوهرم توی یه دانشگاهیم

من توی نماز خونه بودم همسرم داخل دانشگاه بود داخل ساختمون دانشگاه

بعد تقریبا دو ساعت یا یک ساعت و نیم جفتمون کلاس نداشتیم تا کلاس بعدی


بعد من ناراحت شدم که چرا نیومده نمازخونه

بعد تو ذهنم میگذشت بهش بگم اره اینجا نشستی جلوی آسانسور دخترا و اینجام پر دختر و که چرا نرفته نمازخونه و ...البته اینم بگم دوستاش پیشش

بودن...

ولی هیچی نگفتم،ولی خب چهرم ناراحته مشخصه،هر چی ازم پرسید منم هیچی نگفتم

خیلی اینجا بیخوده منم دارم میرم از اینجا شوهرم تازه نصف درسش مونده

ای کاش یکی من و میفهمید😔

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792