2777
2789
عنوان

ی دختره

72 بازدید | 6 پست

نزدیک دوماه پیش یه دختر ازمن ساعت پرسید یکی از صحن های امام رضا بودم و من با لبخند جوابشو دادم و ساعتو گفتم بهم گف خوشبحالت اینقد شادی و یه چشم غره به من رف و نشست یه گوشه با چشمای اشکی به من زل زد من خودم دلم خون بود ولی چون لبخند زدم اون فک کرد من خیلی خوشحالم و جوری با اشک نگام میکرد ترسیدم بلندشدم رفتم از اونجا ولی از اون روز ب بعد هر روز چشمام پر اشکه و یه روز خوش ندیدم واقعا چرا حسرت یکی رو میخورین وقتی زندگیشو نمیدونین:(

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792