حالا بشدت پشیمونه
افسردس میگه باورم نمیشه اینکارو کرده باشم فرصت بده جبران کنم
خیلیم داره تلاش میکنه،از هر نظر هوامو داره
حالا یکی از دلایلش این بود که از هم دوریم باورم نمیشد زن گرفتم،کنارم نبودی،نیاز داشتم یکی کنارم باشه شیطون قولم زد،دختره این کاره بود و …..
خانوما من خیلیییی بداخلاقی میکردم
کلا باهاش بداخلاقم چون اختلاف نظر داریم یکم
همیشه حس میکرد دوسش ندارم چون برای اینکه قبول کنم زنش شم خیلی تلاش کرد منم خیلی ناز کردم
همیشه اون ناز منو کشیده من محبتمو نشون ندادم
همیشه با شوهرای دوستام مقایسش کردم