سلام پدرم هروز عصبی اصلا تا الان ک ۲۰ سالمه ن چیزی برام خریده ن هیچی همه هزینه هارو مامانم برامون تامین میکنه دوهفته قبل بخاطر اینک رفتیم خونه مادرشوهرم بخاطر اینک برادر شوهرم میرفت کربلا رفتیم ملاقاتش بعد ک برگشتیم ی داد و هوار انداخت ک چرا رفتید و فلان بعد مامانم رو کتک زد از اون ور خواهرم میگف چرا مامانم رو میزنی اونو هم زد جوری ک میله فلزی از وسط نصف شد کلا همه جاشون کبود شد بعد منم حین اینک کتک میزد مامانم و خواهرمو زنگ زدم ب پلیس ک بیاد و مامانم زود فرار کرد ب کوچه بخدا روز خوشی نداریم میگیم طلاق بگیر میگ عیبه این عیاشه بعد هم مامانم اینا رفتن کلانتری و پزشک قانونی و اینا و بعد این قرص مصرف میکنه گفتیم حتما علائم ایناس از یه ور یه زن دیگ هم هست ک اینو پر میکنه الانم چون وام ازدواجمو گرفتیم اومده اونو بگیره بخوره خدارو خوش ب چنین آدم هایی نده این قرص گفتن متادون براش حکم جلب نوشتیم ک ببرنش بخدا خسته شدیم از دستش روزی نشده بخندم حتی نمیزاره با نامزدم برم بیرون لیاقت من و مامانم اینا این نبود ک این روزا رو بچشیم