لطفااااا خواهرانه راهنماییم کنید
خواستگارم از لحاظر مالی خوبه و تحصیلاتشم خوبه
مودب و با شعورم هست برامم خرج میکنه
ولی اصلااا هیچ جوره به دلم نمیشینه
کنارش خوشحال نیستم و حس خوبی ندارم
از لحاظ قیافه من ازش سر ترم و من مشکلم با چهره و قدو هیکلش هست
خانوادمم ی جورایی مجبورم میکنن جپاب مثبت بدم
بخدا خیلی ذهنم درگیره
شما جای من بودید چیکار میکردید با این بی حسی مطلق
تجربه همچین ازدواجی رو داشتید؟؟خوبه یا بد ؟ جواب رد بدم؟
من فقط میدونم با زشت ترین و بدترین آدم دنیا ام زندگی کنی بهش عادت میکنی. اینکه ویژگی های خوبم داره
خواهرم ازدواج اینطوری داشت به اصرار خانواده ام به نظرم ظلم بزرگی بهش شد
قطعا رد میکردم
طرف بهترین باشه
اصلا از طرف خدا بیاد
وقتی حسی ندارم و خوشحال نیستم به چه درد میخوره؟
ازدواجه، یه عمر زندگیه
شوخی نیست واقعا
ینی فقط به خوشگلا حس داری
دقیقا تو همین موقعیتم
رد مبکردم
زن و شوهری که همو دوست نداشته باشن رابطشون پایدار نیست.
وقتی شبا خابیذی
و خاب دیدی که کنارش حالت خیلی بده و تو خاب ازش ترسیدی
میفهمی بدکاری کردی
اونوق چشات باز میکنی پی میبری ک خیلی خیلی بدکاری کردی
اگ خوشت نمیاد احتمالا دیگ نیاد
اون طفلکم اذیت میشه و زندگیش خراب میشه
ازدواج به خودت مربوطه و به خونوادت هیچ ربطی نداره
پس باید کسیو که بهش کشش داری و از نظر عقلانی هم مورد تاییده انتخاب کنی
