2777
2789

دختر خانواده خیلی مظلوم میشه نمیدونه درده کی رور بکشه ی مشکله خیلی بزرگی داریم کلا خانوادگی داغونیم منم فقط دلم برای پدرمادرم میسوزه چند روزه حالم بده اعصاب ندارم ناراحتم فقط دلم تنهایی و گریه میخاد کسی هم نیس درده دلمو بهش بگم ، ب شوهر بگی میگ توام ک همیشه درد داری همیشه گریه ب پدر مادر هم نمیشه درد و دل کرد اونا ب اندازه کافی نگران ما هستن حالا درد و دل کنیم ک بیشتر زجر میکشن،دلم ب حال خودمو خانوادم میسوزه  کاش میشد بمیرم راحت شم

کاش منم بمیرم خلاص شم کاش نبودم کاش برمیگشتم ب زمان دانشگاهی ی دختر خوشحال و خنده رو با دوستام خوش بودیم تا شوهرم اومد گند زد تو زندگیم انقد تو‌دامشگا ب پرو وام پیچید بدبختم کرد آخر آخه منو چه ب ازدواج

کلا اروممم ولی تو تاپیکم بخوای سر ب سرم بزاری میشورم میزارمت کنار

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

تو اگه ضعیف باشی گریه کنی و ضعف نشون بدی نمیتونی به کسی کمک کنی حق داری خیلی حق داری ک دلت بشکنه بعضی وقتا منم ناامید میشم میشکنم ولی به خودم میگم حق نداری گوشه گیر شی تلاش میکنم تا اون چیزیو ک میخوام درست کنم هیچوقت درد دلتو به شوهرت نگو همیشه شادو سرزنده باش کنارش مشکلاتتو به عیچ کس نگو

من یادمه خیلی مشکل داشتم از بچگی خیلی ازار دیدم بدبختی و خوشبختی خونوادمو دیدم روزایی بود ک میخندیدیم با خونوادم میترسیدم بعد از این خنده اتفاق بدی بیوفته این شادیامون زود تموم شه از اولش تو دار بودم همیشه تنها بود تا ب امروز ک ازدواج کردم تنها مشکلاتمو حل میکنم انتظاری از شوهر خودم خونوادم ندارم فقط میدونم تنها افریده شدم پس حتما قدرت اینو دارم تنهایی از پس مشکلاتم بر بیام

هیچکی بهم کمک نکرد هیچکسی درکم نکرد یاد گرفتم پس نیازی ندارم به هیچ آدم دیگه ای ک به دادم برسه وقتی تنهام تقدیرمه پس خودم حل میکنم همه چیو ،یه وقتایی یجوری دلم شکست یجوری داغون بودم که هیچ مرحمی نمیخاستم فقط یکی باشه یه نفر باشه بغلش کنم یادمه با مطلومیت تمام دستام دور بدن خودم حلقه بود و از ته دل برا تنهاییو بدبختیم گریه کردم

ولی نذاشتم کسی بفهمه🥲💔 الا شدم آدمی که همه رو راهنمایی میکنه شدم یه دختر عاقل برا خونواده ی سنگ صبور برا خواهرم و یه راهنما برا برادرام ولی ته دلم بچگی میخاد میخام عاقل نباشم میخوام دوستای زیادی دورم باشه و یکی که مدام بغلم کنه بگه من هستم کنارت هیچکدوم اینا رو تجربه نکردم ولی خب خودمو هم نباختم بشینم گریه کنم تا کی بلند شدم پذیرفتم همه چیو و تلاش کردم تا درست کنم مشکلاتمو بزور یا با صلاح درست شد

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

2791
2779
2792