کاش من یه خانواده عادی داشتم با همه سختی هاش بدی هاش کاش من یه خانواده داشتم حداقل
دلم داره میترکه کاش بچه بودم نمیفهمیدم
من مادرمو ندیدم تو نوزادی جدا شده رفته
دوتا عمو معتاد مامانبزرگم سرطانی خواهرم معلول
پدرمم معتاد بیکار
از اتاقم بیرون میرم عموم دست درازی میکنه اخم میکنم داد میزنم نمیفهمه
غذا مامانجون مریضه نمیتونه درست کنه خواهرم معلول میبینمش داغون میشم
از کجا بگم از چی بگم دلم خونه
دیشب تو خواب دیدم قرص خوردم و مردم کاش واقعی بود کاش بیدار نمیشدم
خواستگار دارم ولی باب میل نیست میترسم
کار دارم استخدامم شغل ازاد و پیج هم دارم دانشجو ارشدم دومین لیسانسمو میخونم
ولی هیچ کدوم اینا جای خانواده رو نمیگیره هیچ کدوم
خواهش میکنم یا ازدواج نکنین یا کلا جدا نشین