تو کانال ایتا اسمش چیزهایی که نمی خواهند بدانید
یک داستان واقعی بود که دختر با دوست پسرش ازدواج میکنه همم خیلی دوست داشتن ولی پسر خیلی شکاک بوده اعتماد نداست دیگه وقتی میرفت بیرون درو رو دختره قفل میکرد و گوشیش گرفت و حتی پنجره ها رو هم نرده گذاشت کلا ارتباطاتش قطع کرد از همه دختره هم هیچی نمی گفته
اخرش یک روز دختره تنها بود طی یک حادثه اتیش سوزی رخ میده دختره هم نمی تونه از کسی کمک بگیره نه زنگ بزنه... اخرش میسوزه میمیره
پسرم خیلی دوستش داشت از عذاب وجدان خودکشی می کنه
منم نظرم همین بود ک بهش بگم اول این مشکلت حل بشه بعد بیا خاستگاری
اونم گفت تو اگ منو میخاستی از حرفم خوشحال میشدی ک گفتم بیام خاستگاری
و بعدشم پیشش ک میرفتم زیاده روی میکرد،دست میزد ب بدنم
و هیچ معذرت خاهیم بعدش نمیکرد
ببین آشنایی بعد خاستگاری خیلی خیلی موفقیت آمیزتره تا قایمکیو قبل خاستگاری.
چ اشکال داره بیاد خاستگاری اول ،بعد بگین چنوقت معاشره کنیم ،مشاوره بریم اگر پسندهم بودیم ک مبارکه اگرم نبودیم که هرکی راه خودش
قطعا خیر شکاکه منم هرشب خواب میبینم پولدار ایرانم واقعاً هستم یعنی
والا هرچقدم پول خرج کنه و گل بخره یه روزی بخاطر این شکاکیاش زندگی خراب میشه
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
