سلام عزیزان نه ماهه جدا از شوهرم با بچه هام خونه ی پدرم هستم. شوهرم قیدمو زده از خونه بیرونم کرد. هر شب خواب شوهرمو خونمو می بینم. خیلی خار و خفیف شدم. طلاق و جدایی خیلی برام سخته. احساسمی کنم افسردگی گرفتم.
اصلا حالم خوب نیست از خودم بدم میاد انقدر ضعیفم. شوهرم هر کاری که دلش خواست باهام کرد همه جوره توهین و خواری و ذلت بهم داد
بچه هاترا بزار مهدو. فعلا برو سرکار عزیزم
و تحمل کن ببین شوهرت چکار میکنه
خودت راضی هستی برگردی؟
طلاق بیشترین لطمه رو به بچه ها میزنه
پای زن دیگه ای در میون نیست؟
شده کنار خونه پدر و مادرت خونه بگیر اگر اپارتمانی هستین توی یه اپارتمان و..
هرجور شده راضیشون کن
اسنجوری تا زمدگیت مستقل نشه همه هم توی زندگیت دخالت میکنن و هم تربیت بچه هات
از هر روشی بلدی استفاده کن راضی شون کنی
تاچند هفته دیگه حکم جلب برا مهریه رو میدن. به یه سال حبسم برا ترک انفاق محکوم شده اونم تا آخر ماه تو اجرای احکام کارشتموم میشه ولی باورت میشه روم نمیشه برم جلبش کنم. من برا اینکه به خودش بیاد شکایت کردم ولیاون عین خیالش نیست. موندم چی کار کنم
نمی دونم شوهرم میگه ما با هم تفاهم نداریم بگو مگو زیاد داشتیم. شوهرم اکثرا بیکار بود آدم بی مسئولیتی بود تو این نه ماه حتی یه تومن هم برا بچه ها خرجی نداده. فقط آخر هفته ها میاد می برتشون چند ساعت می مونن میارتشون
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
