هیچ وقت تو زندگیم خوشی ندیدم گفتم ازدواج خوب داشته باشم خوشبخت میشم ی روزی با بخترین مرد دنیا ازدواج کردم ولی حرف و حدیث خانوادش و اطرافیانش نمی زاره من خوشی ببینم از همه چیز من ایراد میگرن اخ من چیکار کنم اینجوریم تقصیر منه پاهام پرانتزیه چیکار کنم
تقصیر منه اد پروی نیستم ساکتم یکمم خجالتیم زیاد اهل احوالپرسی و اینا نیستم مدام ازم ایراد میگیرن اه خسته شدم بخدا. بزگترین آرزوم مردنه