سلام دیشب خونه خواهرم مهمونی بودیم همه چیز عالی بود زنداداشم زودتر رفته بوده گفته بده کمک کنم اینم گفته برنج رو پاک کن بعد اون تمیز پاک نکرده.بعد من دیسب برنج کشیدم تو دیس دیدم دونه های مشکی دوسه تا هست که میگن واسه موش به مادرم اروم گفتم منو مامانم نخوردیم. ولی بقیه خوردن
والا...اون طفلی خودشم از همون برنج خورده دیگه, عمدی ک نبوده, فقط یکم سر به هوا تشریف داشتن..والا... خخخ. الان من نمیدونم از کددم جایگاهم استفاده کنم, خواهرشوهر یا عروس دچار خوددرگیری شدم یک لحظه خخخ