دوستم نشسته بود خونه ی باباش...دامادشون سرخونه بود
مامانش اجاره میگرفت ازشون
کلی حرف برشون درآوردن
پنج سال بعدش
شوهره کفت بریم ازین خونه
می خوام جای دیگه کرایه کنم.مامانت خوبه ولی خانواده ام حرف میزنن
مامانه اومد ی کارت بناکی داد بهشون
عمونی ک ماه بماه اجاره میزدن
گفت براتون پس انداز کردم.برین خوش باشین