شاید باورون نشه کادو تولد یه سالم رو دادم تیغه برف پاکن و لوازم ماشین
برادر شوهرم قبلا خواستگارم بود چند بار خواستگاری کرد من جواب رد دادم بعد چند سال با. شوهرم ازدواج کردم
حالا هر هفته صبح تا ظهر به بهانه مختلف تنها از. خونه میکشونش بیرون زیر گوشش میخونه انگار که کینه منو زندگی منو به دل داره
چون زنش توی جمع بهش میگه عقب مونده
به وضوح از ثانیه اول مانع ازدواج ما بود
ارث منو یه چک بهم دادن گفت بده برم برات نقدش کنم منم ساده و بچه بودم دادم بهش ظهر که آمد گفت داداشم به مادر زنش بدهکار بود دادمش به داداشم
همه دوست و آشنا و غریبه میگن بردار شوهرت رو حواست بهش باشه
فقط با اکراه زیاد و با منت فوق العاده زیاد خرج تحصیل دخترمون روتا حد کمی میده
بخدا مجرد که بودم طلا گرمی ۵ هزار تومن بودمن همیشه ۲۰ هزار تومن پول توی کیفم بود مامان میگفت شاید بخوای جزوه پرینت بگیری بخوای کتاب بخری کرایه و پول غذا رو هم جدا بهم میداد
بهش میگم از من که دیگه گذشت یه ماهیانه ای به دخترت بده شاید دوست داشته باشه توی مدرسه تغذیه از بوفه بخره دریغ
صبحی که دخترم من براش لقمه نگذاشته باشم در یه سوپر نگه میداره براش تغذیه میخره پول بهش نمیده که نمیده
ببخشید پر حرفی کردم ۲۱ ساله هیچی به هیچ کس نگفته بودم ولی
مهریه ام رو نمیخوام
فقط میخوام بهم نفقه بده
یعنی جوری که قوه قضایه نامه بده به ادارش از حقوقش کم کنن
چون خودش عمرا یک ریال با زبان خوش نمیده
حتتتما پیگیر کن .شده برو خونه پدرشوهرت با پرروویی کامل بشین اماتکلیفتو معلوم کن.
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
