2777
2789
عنوان

مادر شوهر

| مشاهده متن کامل بحث + 520 بازدید | 26 پست
باید بشی ..زندگی اینجوریمیخواد باشی من اصلا اهل این نیستم غربزنم شوهرم چرا مادرت اون گفت این گفت ...


ببین من بخوام رک بگم قلبم تپش میفته 

نفسم بند میاد صدام عوض میشه 

مشکلم اینه

جواب بعضیا رو نباید داد سکوت کافیه تا بفهمندچقدر پوچ و بی ارزشند 👌

یه چیزی بهت بگم؟ همین الان برای خودت و عزیزات انجام بده.

من توی همین نی نی سایت با دکتر گلشنی آشنا شدم یه کار خیلی خفن و کاملاً رایگانی دارن که حتماً بهت توصیه می کنم خودت و نزدیکانت برید آنلاین نوبت بگیرید و بدون هزینه انجامش بدید.

تنها جایی که با یه ویزیت آنلاین اختصاصی با متخصص تمام مشکلات بدنت از کمردرد تا قوزپشتی و کف پای صاف و... دقیق بررسی می شه و بهت راهکار می دن کل این مراحل هم بدون هزینه و رایگان.

لینک دریافت نوبت ویزیت آنلاین رایگان

ببین من بخوام رک بگم قلبم تپش میفته  نفسم بند میاد صدام عوض میشه  مشکلم اینه


چون اولین بارته. چند بار بترس و با ترس بگو 

یا دفعات اول تو چشاشون نگاه نکن عزیز

ولی حرفتو بزن. مثلا دلخورت کرد  برو  رو در رو  بکشش ی کنار

بگو چرا این حرفو زدی؟

 با عجزو ناله نگو 

جدی اونوقت با شوهرت بخاطر این قضیه مشکلی ندارین  اگه تو فامیل یا مهمونی جایی همدیگه رو ببینید& ...

کلا با فامیلاشونم قطع رابطه کردم انقدررررر اذیتم کردن که نگو  

فرشته صدام کن

مگه قیمه چشه؟؟!!

نه ادامه داره 

من عاشق قیمه ام 

اومدم خورش بکشم یه موی بلند توی خورشت بود بحدی حالم بد  شد . اشتهام کور شد 

به رو خودم نیاوردم 

اما بزووور یکم خوردم الان تهوع دارم نمیدونم چرا . دلم‌میخاد بالا بیارم 

نانوا هم جوش شیرین می زند  بیچاره فرهاد

بنظر من اصلا اهمیت نده تاجایی که برا ‌‌‌شوهرت سوءتفاهم نشه فقط فکر ونظر شوهرت مهمه کسی هم که این حرف رو رسونده قصد خیری نداشته

خداوند همان گونه باتورفتارمیکندکه  درباره ی او گمان میکنی ❤️
نه ادامه داره  من عاشق قیمه ام  اومدم خورش بکشم یه موی بلند توی خورشت بود بحدی حالم بد & ...


دقیقا حالتو درک میکنم  منم چند بار این اتفاق افتاده و یواشکی قایم کردم  چون بنده خدا زحمت کشیده 

سن بالا میره  چشما درست نمیبینن

ولی حالت تهوع  به خاطر دوست نداشتن طرفه

مادر شوهرم رو به خاطر اخلاق و برخورداش دوست ندارم

ولی اگه سالی یکبار تو غذا  خونه مامانم مو ببینم  اصلا بام مهم نیست و هیچ حالت تهوعی ندارم


دقیقا حالتو درک میکنم  منم چند بار این اتفاق افتاده و یواشکی قایم کردم  چون بنده خدا زحمت ...

چه جالب 

مادرشوهرم خانم خوبیه اما من واقعا مو ببینم دیگه نمیتونم بخورم

با هر قاشق عذاب کشیدم تا تموم شد . 

کاش بتونم بهش فکر نکنم 


نانوا هم جوش شیرین می زند  بیچاره فرهاد
چه جالب  مادرشوهرم خانم خوبیه اما من واقعا مو ببینم دیگه نمیتونم بخورم با هر قاشق عذاب کشیدم ...


خب الهی شکر که خوبه یکی از نعمتهای دنیا نصیبت شده

منم همینطورم نه به شدت شما 

فردا  یادت میره مهم نیست 

خب الهی شکر که خوبه یکی از نعمتهای دنیا نصیبت شده منم همینطورم نه به شدت شما  فردا  یادت ...

اره همیشه میگم خدارو شکر خانواده همسرم خوبن . بی آزار و بی حاشیه

عروس دوستن کلا . مخصووصا مادرشوهرم 

نانوا هم جوش شیرین می زند  بیچاره فرهاد
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792