شبیه مه شده بودی!نه میشد در آغوشت گرفت و نه آنسوی تو را دید! تنها میشد در تو گم شد که شدم…بشنیده ام که عزم سفر میکنی مکن.مهر حریف و یار دگر میکنی مکن"تو در جهان غریبی غربت چه میکنی قصد کدام خسته جگر میکنی مکن
اون کاربره هست عشق اتشین متاهله رفته بایه مردمجرددوس شده می گه بعدازدوسال می توادجدابشه بااون اقا از ...
وااا
ابروی پروانه های پاک و بیچاره رو برد کهه
خود پروانه هام اینو گردن نمیگیرن
شبیه مه شده بودی!نه میشد در آغوشت گرفت و نه آنسوی تو را دید! تنها میشد در تو گم شد که شدم…بشنیده ام که عزم سفر میکنی مکن.مهر حریف و یار دگر میکنی مکن"تو در جهان غریبی غربت چه میکنی قصد کدام خسته جگر میکنی مکن
شبیه مه شده بودی!نه میشد در آغوشت گرفت و نه آنسوی تو را دید! تنها میشد در تو گم شد که شدم…بشنیده ام که عزم سفر میکنی مکن.مهر حریف و یار دگر میکنی مکن"تو در جهان غریبی غربت چه میکنی قصد کدام خسته جگر میکنی مکن