من کار قبلیم دو تا برادر بودن هیز و هول یکی شون زن داشت با این حال دختر باز به تمام معنا بود با اینکه زنشم باردار بود تا اینکه من با دوستم رفتم اونجا دوستم معرفی برای اینکار بود تقریبا دو هفته ای دنبال کار با همین دوستم بودم گفت بیا بریم؟ تو کار من همینی که من قبل میرفتم باهاش رفتم مجبور بودم بعد رفتم دیدم داداش همین مرده داره دست میده به دخترا اصلا خوشم نیومد حال بگی یه دست بود دیگه ولی خب برای منی که تا حالا محیط کاری این شکلی ندیده بودم که مرده دست میده و از اونورم با چشمای هیزش تمام دختر رو برانداز می کرد اصلا یه جوری شدم بعد آخر سر اومد به من دست بده که من ندادم خودم رو زدم به اون راه با خنده و اینا
کلا بگم تا خودت نخوای هیچ غلطی نمی تونه انجام بده خواست بغلت کنه برو عقب خودت رو بزن به اون راه یا تذکر بده یه کاری انجام بده تا بفهمه